《کی عاشقت شدم》💜
《کی عاشقت شدم》💜
پارت 28
ویو آ.ت
وقتی چشمامو باز کردم جیمین و تهیونگ باهم تو بغلم بودن واییییییییییی خدا چرا انقد کیوتن من آخر از دست اینا سکته میزنم
جوری ک هیچکدومبیدار نشن بلند شدم و حاضر شدم و رفدم نشستم وسطشون احساس کردم خیلی کیوت شدم پش ی قیافه کیوت به خودموگرفتمو
آ.ت: عاهاااااااااای بسه خوابآلوده بلند شییییید بریم صبونه
همینجوری داشتم داد چشمام بسته بود وقتی بازش کردم تهیونگ ی سانت با صورتم فاصله داشت و جیمین هنوز بیدار نشده بود خندیدم چون قیفش برعکس همیشه خیلی هات بود
ته: امروز خیلی کیوت شدی
آ.ت:میدونم هاهاهاهاهاها
ته: حالا که میدونی یه بوس بده ببینم
آ.ت: ته جیمین اینجاس
ته: نه نگران نباش خوابش سنگینه
بعد ته یه بوسه عمیق زد رو لبای آ.ت همینجوری داشتن همو میبوسیدن که جیمین یه خنده کرد
آ.ت از جیمین جدا شد
آ.ت: جیمین تو بیداری؟
جیمین که تا الان بیدار بود و داشت از خنده میترکید زد زیر خنده
آ.ت: هییییییییییییننن همشو دیدی
جیمین:الفرار
آ.ت: هی وایسا ببینم
جیمین دویید پشت یونگی قایم شد
ا.ت: هی وایسا پسره کیوت جذاب بیشور
جیمین:چی چگفدی ی بار دیگه بگو
آ.ت: نمیخوام ایششششش
یونگی: اینجا چخبره ( با خنده )
جیمین:آ.ت میخواد منو بزنه
آ.ت: خوب اون وانمود کرد که خوابه
یونگی: خوب
آ.ت: خوب به جمالت خوب منو تهیونگ فک کردیم خوابه بعد چیز شد
یونگی: اوکی فهمیدم ( با لحنی که خنده توش موج میزد )
تهیونگ اومدو از پشت آ.تو بغل کرد
ته: اشکال نداره ولش من گرسنمه بیایین غذا بخوریم
یونگی: من حاضر کردم گفدم پسر خالم دست پخت منو بچشه ببینه چجوری ن آ.ت؟
آ.ت:اخخخخ گفدی جیمینا انقد دست پختش خوبه هر موقع میومد خونه ما من دیگه دس به سیا سفید نمیزنم همشو اون انجام میده
آ.ت دست ته رو گرفت و رفتن نشستن سر میز
جیمین: که اینطور ولی آ.ت من قرم بات
ته: راس میگه منم قرم
یونگی: منم قرم
کوک: منم قرم
آ.ت: وا چرا زنجیره ای قر میکنید
ته: چون امروز خودتو خیلی کیوت کردی
جیمین: و خیلیم باهامون مهربونی
یونگی و کوک: ارع
آ.ت: عاااااا پس چیکار کنم اشی کنین نفری ی بوس هوم؟
پسرا:افریییییین
آ.ت نفری ی بوس به گونه همشون زد که نوبت ته شد آ.ت میخواست بوسش کنه که.............................
بله اینم از این اومد وارم خوشتون اومده باشه و بخاطر تاخیر عذر خواهم
شرط پارت بعد ۲۰ کام و لایک دوستون دارم بای💜💙
پارت 28
ویو آ.ت
وقتی چشمامو باز کردم جیمین و تهیونگ باهم تو بغلم بودن واییییییییییی خدا چرا انقد کیوتن من آخر از دست اینا سکته میزنم
جوری ک هیچکدومبیدار نشن بلند شدم و حاضر شدم و رفدم نشستم وسطشون احساس کردم خیلی کیوت شدم پش ی قیافه کیوت به خودموگرفتمو
آ.ت: عاهاااااااااای بسه خوابآلوده بلند شییییید بریم صبونه
همینجوری داشتم داد چشمام بسته بود وقتی بازش کردم تهیونگ ی سانت با صورتم فاصله داشت و جیمین هنوز بیدار نشده بود خندیدم چون قیفش برعکس همیشه خیلی هات بود
ته: امروز خیلی کیوت شدی
آ.ت:میدونم هاهاهاهاهاها
ته: حالا که میدونی یه بوس بده ببینم
آ.ت: ته جیمین اینجاس
ته: نه نگران نباش خوابش سنگینه
بعد ته یه بوسه عمیق زد رو لبای آ.ت همینجوری داشتن همو میبوسیدن که جیمین یه خنده کرد
آ.ت از جیمین جدا شد
آ.ت: جیمین تو بیداری؟
جیمین که تا الان بیدار بود و داشت از خنده میترکید زد زیر خنده
آ.ت: هییییییییییییننن همشو دیدی
جیمین:الفرار
آ.ت: هی وایسا ببینم
جیمین دویید پشت یونگی قایم شد
ا.ت: هی وایسا پسره کیوت جذاب بیشور
جیمین:چی چگفدی ی بار دیگه بگو
آ.ت: نمیخوام ایششششش
یونگی: اینجا چخبره ( با خنده )
جیمین:آ.ت میخواد منو بزنه
آ.ت: خوب اون وانمود کرد که خوابه
یونگی: خوب
آ.ت: خوب به جمالت خوب منو تهیونگ فک کردیم خوابه بعد چیز شد
یونگی: اوکی فهمیدم ( با لحنی که خنده توش موج میزد )
تهیونگ اومدو از پشت آ.تو بغل کرد
ته: اشکال نداره ولش من گرسنمه بیایین غذا بخوریم
یونگی: من حاضر کردم گفدم پسر خالم دست پخت منو بچشه ببینه چجوری ن آ.ت؟
آ.ت:اخخخخ گفدی جیمینا انقد دست پختش خوبه هر موقع میومد خونه ما من دیگه دس به سیا سفید نمیزنم همشو اون انجام میده
آ.ت دست ته رو گرفت و رفتن نشستن سر میز
جیمین: که اینطور ولی آ.ت من قرم بات
ته: راس میگه منم قرم
یونگی: منم قرم
کوک: منم قرم
آ.ت: وا چرا زنجیره ای قر میکنید
ته: چون امروز خودتو خیلی کیوت کردی
جیمین: و خیلیم باهامون مهربونی
یونگی و کوک: ارع
آ.ت: عاااااا پس چیکار کنم اشی کنین نفری ی بوس هوم؟
پسرا:افریییییین
آ.ت نفری ی بوس به گونه همشون زد که نوبت ته شد آ.ت میخواست بوسش کنه که.............................
بله اینم از این اومد وارم خوشتون اومده باشه و بخاطر تاخیر عذر خواهم
شرط پارت بعد ۲۰ کام و لایک دوستون دارم بای💜💙
۶.۰k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.