عشق ♡مرگ ♡زندگی
پسر خاله: پس موافقی
ات: نه ولی برای اینکه تو دوتا عاشق و بهم برسونم موافقم
پسر خالم: مگه نگفتی عاشق یکی دیگع شدی
ات: بودم
(بچه ها پسر خاله ی ات و پ س مینویسم)
پ س: چرا چی شدع
ات: همه چیو واسش گفتم
پ س : هروقت یک پسر واکنششو زود نشون میده نشون میده که خیلی دوست داره و رو حساسه وگرنه چرا باید براش مهم باشه
ات: از این لحاظ نگاه نکردع بودم
پ س : ما پسرا نمیتونیم شمارو درک کنیم شماهم مارو نمیتونین درک کنین
ات: بزاز زنگ بزنم به جانگ کوک
ات: شماره ی مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشند
ات: نکنه ناراحت شدع نکنه دیگه دوستم نداره حالا چی کار کنم
پ س : اگه عاشقت باشه الان داره دنبالت میگردع
ات: ولی اون نمیدونه من کجام
پ س : اگه عاشقت باشه زیر سنگم بری میدات میکنه مطمئن باش
بابا: مرغای عاشق چی میگین
پ س : درباره ی آینده حرف میزدیم
بابا : اوهوم که یهو در خونه رو با مشت میزدن
ات: کیه؟
پ س : نمیدونم
بابا: بزار ببینم کیه
حالا همه رفتن جلو. در ببینن کیه😂
بابا: درو باز کردم دیدم جانگ کوک معروفه
کوکی : همین که درو باز کرد دیدم ات کنار اون وایساده
کوک: سلام من جئون جانگ کوک هستم کسی که عاشق دختر شما شدع کسی کع اگه ات نباشه نفس ش میگیر کسی که نمیزارم جز من مال کس بشه برام نظرتون مهم برای همین تا اینجا اومدم ولی اگع بگین نه من ات و با خودم میبرم و
بابا: اول بیا تو
کوک: رفتم تو با شوگا
چه خونه ی خوشگل داشتن مشخص بود که خیلی فرد با سلیقه ای هستن
بابا: خوب بگو ببینم من برای چی باید دخترم و بدم به کسی که اشنایی ازش ندارم و اینکه با یک نفر دیگه احد بستم
کوک: اول چون من عاشق دختر شما هستم و اگه میدونستم پس خالش عاشق هست الان اون اینجا نبود بیمارستان بود دوم اینکع اون کسی که باهاش احد و پیمان بستین نمیدونن پسر شون عاشق یک دختر شدع
بابا ی پ س : عاشق شده
پ س : ب.....لع
بابا ی پ س: خب چزا زود تر نگفتی من میگم حالا کع جانگ کوک با اینکه نباید بیاد ایران ولی اومد به خاطر ات پس قطعا شوهر خوب واسش میشه منم اون دختر و واسه ی پسرم خواستگار میکنم و همه میریم سئول و ........
ات: نه ولی برای اینکه تو دوتا عاشق و بهم برسونم موافقم
پسر خالم: مگه نگفتی عاشق یکی دیگع شدی
ات: بودم
(بچه ها پسر خاله ی ات و پ س مینویسم)
پ س: چرا چی شدع
ات: همه چیو واسش گفتم
پ س : هروقت یک پسر واکنششو زود نشون میده نشون میده که خیلی دوست داره و رو حساسه وگرنه چرا باید براش مهم باشه
ات: از این لحاظ نگاه نکردع بودم
پ س : ما پسرا نمیتونیم شمارو درک کنیم شماهم مارو نمیتونین درک کنین
ات: بزاز زنگ بزنم به جانگ کوک
ات: شماره ی مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشند
ات: نکنه ناراحت شدع نکنه دیگه دوستم نداره حالا چی کار کنم
پ س : اگه عاشقت باشه الان داره دنبالت میگردع
ات: ولی اون نمیدونه من کجام
پ س : اگه عاشقت باشه زیر سنگم بری میدات میکنه مطمئن باش
بابا: مرغای عاشق چی میگین
پ س : درباره ی آینده حرف میزدیم
بابا : اوهوم که یهو در خونه رو با مشت میزدن
ات: کیه؟
پ س : نمیدونم
بابا: بزار ببینم کیه
حالا همه رفتن جلو. در ببینن کیه😂
بابا: درو باز کردم دیدم جانگ کوک معروفه
کوکی : همین که درو باز کرد دیدم ات کنار اون وایساده
کوک: سلام من جئون جانگ کوک هستم کسی که عاشق دختر شما شدع کسی کع اگه ات نباشه نفس ش میگیر کسی که نمیزارم جز من مال کس بشه برام نظرتون مهم برای همین تا اینجا اومدم ولی اگع بگین نه من ات و با خودم میبرم و
بابا: اول بیا تو
کوک: رفتم تو با شوگا
چه خونه ی خوشگل داشتن مشخص بود که خیلی فرد با سلیقه ای هستن
بابا: خوب بگو ببینم من برای چی باید دخترم و بدم به کسی که اشنایی ازش ندارم و اینکه با یک نفر دیگه احد بستم
کوک: اول چون من عاشق دختر شما هستم و اگه میدونستم پس خالش عاشق هست الان اون اینجا نبود بیمارستان بود دوم اینکع اون کسی که باهاش احد و پیمان بستین نمیدونن پسر شون عاشق یک دختر شدع
بابا ی پ س : عاشق شده
پ س : ب.....لع
بابا ی پ س: خب چزا زود تر نگفتی من میگم حالا کع جانگ کوک با اینکه نباید بیاد ایران ولی اومد به خاطر ات پس قطعا شوهر خوب واسش میشه منم اون دختر و واسه ی پسرم خواستگار میکنم و همه میریم سئول و ........
۴۸.۷k
۲۳ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.