𝙿𝙰𝚁𝚃 ¹⁵

ᴇsᴛᴇᴘ ғᴀᴛʜᴇʀ 🤍🦋
ا/ت: سلام
آقای پارک: سلام دخترم تو باید ا/ت باشی درسته؟
ا/ت: بله
آقای پارک: خوشحالم که میبینمت بیا بشین عزیزم چرا سرپا وایسادی
ا/ت: چشم
آقای پارک: چند سالته
ا/ت: ۱۷
آقای پارک: تو خیلی شبیه مادرتی مثل همون زیبایی
ا/ت: ممنونم
جیمین: خب چخبر پدر؟
آقای پارک: راستش میخوام از هلن کمک بگیرم
هلن: از من؟
آقای پارک: آره ، گفته بودی که وکیلی درسته؟
هلن: بله
آقای پارک: یکی از شرکتامون توی فرانسه دچار مشکل شده که باید برای یه سری از کارا برم اونجا خواستم ببینم تو ام با من میای؟
هلن: اممم چه مشکلی پیش اومده
آقای پارک: متاسفانه یکی از کارکنا کلاه بردار از آب دراومده و برای اینکه بتونم حق سهامدارا رو پس بگیرم احتیاج به یه وکیل داشتم و با خودم گفتم چه کسی بهتر از تو
هلن: نظر لطفتونه فقط چقد ممکنه طول بکشه؟
آقای پارک: بین ۲ تا ۳ هفته شاید کمتر شاید بیشتر...
هلن: ا/ت چی
آقای پارک: اوو نگران ا/ت نباش جیمین پیشش میمونه
هلن: پس اگه جیمین پیش ا/ت بمونه من میام باهاتون
آقای پارک: ممنونم عروس ، فردا میتونیم بریم
هلن: فردا؟
آقای پارک: اگه برات سخته میخوای بندازیمش پس‌فردا
هلن: نه اوکیه
آقای پارک: باشه پس ، فردا میریم آماده باش ساعت ۷ عصر میام دنبالت
هلن: باشه چشم
آقای پارک: ممنون دخترم

•ادامه دارد •
▪︎پدرخوانده ▪︎