یک بار برای همیشه آیا مولانا شیعه بود یا سنی
شواهد و قرائني برای سنی بودن مولوی:
الف ـ پدر مولوي، بهاء ولد ـ اولين استاد و مربي او ـ سني حنفي بود.
ب ـ اساتيد ديگر مولوي که عمدتاً در دمشق و حلب يعني محل تحصيل مولوي سکونت داشتند، سني بودند.
ج ـ پير و مراد معشوق مولوي يعني شمس تبريزي شيعه نبود و ارتباطي با مکتب تشيع نداشت.
د ـ مصادر و منابعي که شرح حال مولوي را نوشتند و نزديک به عصر وي بودند ، مولوي را فقيه حنفي معرفي کردند و نام او را در طبقات و تراجم حنفي ها آوردند.
هـ ـ مريدان و شاگردان و فرزند محبوب مولوي (سلطان ولد ) نيز سني و نوعـاً حنفي هستند . سخنـان و اشعار آن ها ( به خصوص سلطان ولد) کاملاً بر اين مطلب گواهي مي دهد.
تسنن و حنفي بودن ( همچنين تصوف ) ميراث خانوادگي مولوي است. تا آن جا پيش رفتند که سلطان ولد در زمان علامه حلّي و شيعه شدن سلطان خدابنده، فرزند خود را روانه سلطانيه مي کند تا از اين مصيبت به خيال خود يعني تشيع سلطان و تبعات آن جلوگيري کند.
نمونه ها و نشانه هاي زياد ديگري وجود دارد. مبني بر اينکه مولوي سني مي باشد . مانند مدح وي از عمر و ابوبکر . وي تصريح مي کند:
چون ابوبکر آيت توفيق شـــــد
با چنان شه صاحب و صديق شد
چون عمر شيداي آن معشوق شد
حق و باطل را چو دل فاروق شد
در جاي ديگر مولوي پا را فراتر مي گذارد و در مجالس سبعه مي گويد: «امير المؤمنين عمر بن الخطاب آن محتسب شهر شريعت ،آن عادل اصل مسند طريقت،آن مردي که چون در ره عدل دست در امضاي اقتضاي عقل گرفت،ابليس را زهره آن نبود که در بازار وسوسه خويش دست به طراري و دزد جيب ولي بشکافد،عاشقي بود بر حضرت .» بعد در کمال ناباوري حديثي سراسر کذب جعل مي کند که :«لو لم ابعث لبعثت يا عمر(يعني رسول فرمود :اگر من به پيامبري مبعوث نمي شدم ، تو مبعوث مي شدي)».
اي مخاطب خطاب حسبک...اگر مرا که محمدم به حکم پيغامبري از حجره «لولاک لما خلقت الافلاک »بيرون نفرستادندي، تو را که عمري به حکم عدل اهليت آن بودي که يا منشور بلغ به ميدان رسالت آخر زمانيان فرستادندي. (مجالس سبعه ،ص 50)
شواهد و قرائنی برای شیعه بودن مولانا
به قول مرحوم استاد جلالالدين همايي؛ اساس تشيع كه معرفت علي و خاندان رسول باشد، در روح مولوي كاملا رسوخ داشت. همانگونه كه در روح بسياري از علما و بزرگان اهل سنت و جماعت و حتي ائمه اربعه(رهبران فقهي سنيان) وجود داشت، اما در پرده تعصبات جاهلي و سياستهاي شوم پوشيده شده است.
سید علی قاضی بزرگ هم به زیارت قبر مولوی رفته و طبق مشاهدات برزخی و عرفانیشان مولانا را شیعه می داند و ایشان هفت یا هشت مرتبه مثنوی مولانا را دوره کرده است.
ادامه👇👇👇
https://www.pasokhgoo.ir/node/19516
الف ـ پدر مولوي، بهاء ولد ـ اولين استاد و مربي او ـ سني حنفي بود.
ب ـ اساتيد ديگر مولوي که عمدتاً در دمشق و حلب يعني محل تحصيل مولوي سکونت داشتند، سني بودند.
ج ـ پير و مراد معشوق مولوي يعني شمس تبريزي شيعه نبود و ارتباطي با مکتب تشيع نداشت.
د ـ مصادر و منابعي که شرح حال مولوي را نوشتند و نزديک به عصر وي بودند ، مولوي را فقيه حنفي معرفي کردند و نام او را در طبقات و تراجم حنفي ها آوردند.
هـ ـ مريدان و شاگردان و فرزند محبوب مولوي (سلطان ولد ) نيز سني و نوعـاً حنفي هستند . سخنـان و اشعار آن ها ( به خصوص سلطان ولد) کاملاً بر اين مطلب گواهي مي دهد.
تسنن و حنفي بودن ( همچنين تصوف ) ميراث خانوادگي مولوي است. تا آن جا پيش رفتند که سلطان ولد در زمان علامه حلّي و شيعه شدن سلطان خدابنده، فرزند خود را روانه سلطانيه مي کند تا از اين مصيبت به خيال خود يعني تشيع سلطان و تبعات آن جلوگيري کند.
نمونه ها و نشانه هاي زياد ديگري وجود دارد. مبني بر اينکه مولوي سني مي باشد . مانند مدح وي از عمر و ابوبکر . وي تصريح مي کند:
چون ابوبکر آيت توفيق شـــــد
با چنان شه صاحب و صديق شد
چون عمر شيداي آن معشوق شد
حق و باطل را چو دل فاروق شد
در جاي ديگر مولوي پا را فراتر مي گذارد و در مجالس سبعه مي گويد: «امير المؤمنين عمر بن الخطاب آن محتسب شهر شريعت ،آن عادل اصل مسند طريقت،آن مردي که چون در ره عدل دست در امضاي اقتضاي عقل گرفت،ابليس را زهره آن نبود که در بازار وسوسه خويش دست به طراري و دزد جيب ولي بشکافد،عاشقي بود بر حضرت .» بعد در کمال ناباوري حديثي سراسر کذب جعل مي کند که :«لو لم ابعث لبعثت يا عمر(يعني رسول فرمود :اگر من به پيامبري مبعوث نمي شدم ، تو مبعوث مي شدي)».
اي مخاطب خطاب حسبک...اگر مرا که محمدم به حکم پيغامبري از حجره «لولاک لما خلقت الافلاک »بيرون نفرستادندي، تو را که عمري به حکم عدل اهليت آن بودي که يا منشور بلغ به ميدان رسالت آخر زمانيان فرستادندي. (مجالس سبعه ،ص 50)
شواهد و قرائنی برای شیعه بودن مولانا
به قول مرحوم استاد جلالالدين همايي؛ اساس تشيع كه معرفت علي و خاندان رسول باشد، در روح مولوي كاملا رسوخ داشت. همانگونه كه در روح بسياري از علما و بزرگان اهل سنت و جماعت و حتي ائمه اربعه(رهبران فقهي سنيان) وجود داشت، اما در پرده تعصبات جاهلي و سياستهاي شوم پوشيده شده است.
سید علی قاضی بزرگ هم به زیارت قبر مولوی رفته و طبق مشاهدات برزخی و عرفانیشان مولانا را شیعه می داند و ایشان هفت یا هشت مرتبه مثنوی مولانا را دوره کرده است.
ادامه👇👇👇
https://www.pasokhgoo.ir/node/19516
۲۷۶
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.