چن پارتی جیمین پارت: 12
دیگه حرفی نزدو ادامه غذامونو خوردیم
صدای گوشیم اومد برش داشتم دیدم ی پیامک از شمارع ناشناس برام اومد بازش کردم
نوشته بود جیمینم و شب باید برم که با خانوادش اشنام کنه باشه ای گفتمو گوشیمو خاموش کردمو گذاشتم کنار
هانا: کی بود
سه جین: ی پیام تبلیغاتی بود
واقعا نمیخواستم فعلا بفهمه چون میدونم تیکه تیکه ام میکنه البته حقم دارع جیمین خیلی به من بدی کرده ولی نمیتونستم نه بگم و باید کمکش میکردم
اگه میخواستم ازون دیوونم بپرسم که میفهمید
به هر بدبختی یکیشونو انتخاب کردم زود رفتم رفتم حموم بعد اینکه از حموم اومدم بیرون موهامو خشک کردم و بعدم لباس پوشیدم (اسلاید1)موهامم گذاشتم باز بمونه
یکم میکاپ کردم با صدای نوتیف گوشیم پاشدم و رفتم گوشیو از رو تخت برداشتم جیمین بود ادرس اون رستورانی که قرار بود بریم رو فرستاده بود خداکنه خوب پیش بره تا دیگه دست از سرم برداره
*
رسیدم جلوی رستوران چون گفته بود وقتی رسیدم بهش زنگ بزنم شمارشو گرفتم بعد1بوق سریع جواب داد
جیمین: هی کجا موندی
سه جین: دم درم
جیمین: همونجا بمون تا بیام
تا خواستم حرف بزنم قط کرد
صدای گوشیم اومد برش داشتم دیدم ی پیامک از شمارع ناشناس برام اومد بازش کردم
نوشته بود جیمینم و شب باید برم که با خانوادش اشنام کنه باشه ای گفتمو گوشیمو خاموش کردمو گذاشتم کنار
هانا: کی بود
سه جین: ی پیام تبلیغاتی بود
واقعا نمیخواستم فعلا بفهمه چون میدونم تیکه تیکه ام میکنه البته حقم دارع جیمین خیلی به من بدی کرده ولی نمیتونستم نه بگم و باید کمکش میکردم
اگه میخواستم ازون دیوونم بپرسم که میفهمید
به هر بدبختی یکیشونو انتخاب کردم زود رفتم رفتم حموم بعد اینکه از حموم اومدم بیرون موهامو خشک کردم و بعدم لباس پوشیدم (اسلاید1)موهامم گذاشتم باز بمونه
یکم میکاپ کردم با صدای نوتیف گوشیم پاشدم و رفتم گوشیو از رو تخت برداشتم جیمین بود ادرس اون رستورانی که قرار بود بریم رو فرستاده بود خداکنه خوب پیش بره تا دیگه دست از سرم برداره
*
رسیدم جلوی رستوران چون گفته بود وقتی رسیدم بهش زنگ بزنم شمارشو گرفتم بعد1بوق سریع جواب داد
جیمین: هی کجا موندی
سه جین: دم درم
جیمین: همونجا بمون تا بیام
تا خواستم حرف بزنم قط کرد
۶.۶k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.