دنبال ماری پارت ۳✌️
موهام رو صورتم بود و نمی تونستم به واضح اون رو ببینم
دستش رو به طرفم دراز کرد ترسیده بودم ولی از زیر موهام لبخند زیبا و آرام بخشش رو دیدم نمی دونم ولی حس می کردم آدم خوبیه!
دستش رو گرفتم و از قفص بیرون اومدم
همه ی اون لجن ها نگاهمون می کردند که یک دفعه اون مرده گفت به هر قیمتی که شده این رو می خرم هر چقدر بخواید( با تحکم)
باز ترسیدم وای نه این هم می خواد منو بخره
ولی شاید بعداً آزادم کنه!؟
بالاخره اون مرد من رو خرید و توی راه به خونش بودیم ولی من هنوز جرئت نگاه کردن بهش رو نداشتم
ولی می تونستم که باهاش حرف بزنم اره
دهنم رو باز کردم که چیزی بگم گفت هیچی نگو!
وا این چه آدمیه ولی صداش یجورایی آشنا می زد.........
حتما لایک و کامنت و دنبال کردن یادتون نره🙃🥹
قراره پارت بعدی هیجانی باشه 😙
دستش رو به طرفم دراز کرد ترسیده بودم ولی از زیر موهام لبخند زیبا و آرام بخشش رو دیدم نمی دونم ولی حس می کردم آدم خوبیه!
دستش رو گرفتم و از قفص بیرون اومدم
همه ی اون لجن ها نگاهمون می کردند که یک دفعه اون مرده گفت به هر قیمتی که شده این رو می خرم هر چقدر بخواید( با تحکم)
باز ترسیدم وای نه این هم می خواد منو بخره
ولی شاید بعداً آزادم کنه!؟
بالاخره اون مرد من رو خرید و توی راه به خونش بودیم ولی من هنوز جرئت نگاه کردن بهش رو نداشتم
ولی می تونستم که باهاش حرف بزنم اره
دهنم رو باز کردم که چیزی بگم گفت هیچی نگو!
وا این چه آدمیه ولی صداش یجورایی آشنا می زد.........
حتما لایک و کامنت و دنبال کردن یادتون نره🙃🥹
قراره پارت بعدی هیجانی باشه 😙
۶.۸k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.