ات نشستم سر سفره

ات نشستم سر سفره

ات سلام صبح بخیر

جین سلام به روی ماهت عزیزم

کوک بی توجه

جیمین صبح بخیر(خیلی سرد)

ته سلا عزیزم

ات اینا چشونه

ته از اینکه دیشب نزاشتیشون ناراحت هستن

ات اها خوب ببخشید که من هنوز امادگیشو ندارم

کوک پیدا میکنی(سرد)

جیمین ولش کوک این که فایده نداره ایشون خیلی لوس و ترسو هستن

ات ببخشید که خیلی لوس و ترسو هستم ببخشید اره (این رو با بغض گفت و رفت بالا تو اتاقشو در رو محکم بست)

ته نگاه عصبی به این دو تا 🤨😡

جیمین به عنم دختره لپس

کوک ته اونجوری نگاه نکن

ته چرا دست از سرش برنمیدارید خوبه اونم مجبورتون بکنه کاری که ازش میترسین رو انجام بدین هاااااا

جیمین ببخشید

کوک الان از دلش درمیاریم

ته لازم نکرده خودم میرم

کوک اما
ته اما چی میخواین دوباره ناراحتش کنین شما بهتره به فکر شب باشین

کوک قراره دوباره اون کای کثیف بیاد

جیمین ای توف

ته هممون هستیم دیگه مسئله ای نیست

جیمین اوکی

ات اومده رو پله ها