savege
دوباره نگاه های فاکینگ هیپنوتیزم کنندشو رو خودم حس کردم.منم ازش خوشم میاد ولی من عاشق یکی دیگم.کسی ک بهم خیانت کرد، ولی هنوز عاشقشم.همیشه وقتی میرفتیم ماما*واقعن نمیدونم ماماعه یا مامامو😐*کتش تن من بود.ولی الان تن یکی دیگس....
مهم نیست.مهم اینه ک میدونم از اون دخترع بهترم.
دوباره مثل همیشه تمام سلبریتی های مرد و آیدل های مرد و...همشون دورم جمع شده بودن.ولی اون نبود.و دوباره، دوباره اون نگاه فاکیش و روم احساس کردم.نمیدونم شاید طرز نگاه کردنش اینجوریه، ولی هرچی ک هست موفق شد با چشماش هیپنوتیزمم کنه.
وایساده بودم و با بازیگر کره ای ای ک قرار بود سریال بازی کنم حرف میزدم ک سایه ای پشتم دیدم، خواستم برگردم ولی ی کت تنم شد و محکم تو آغوش ی نفر رفتم.شاید همون کسیع ک منو ب ی نفر دیگع فروخت و با قلب له شدم تنهام گذاشت.ولی....
ولی عطرش فرق داره.عطری ک با بو کردنش غرق میشم...
سرمو آروم برگردوندم ک باعث شد ترقوه هام معلوم بشه.آروم دکمه ی بالای کتش و ک تنم کرده بود و بست.یعنی واقعا الان اون همچین کاری کرد؟
ب قدری غرق چشماش و عطرش شدم ک نمیدونم کجام.ی چیزی توی نگاهش داره ک داره دیوونم میکنع.
کاش میتونستم عاشقش شم.کاش میتونستم قلب به شدمو سرهمش کنم.ولی نمیشه...
با صدای فاکیش آروم گفت:داره نگات میکنع.نباید تنها باشی ک فک کنع موفق ب ترد کردنت شده.بیا باهم بریم.
تو زمانی ک داشت حرف میزد، لحظه ای هم نگام نکرد.ولی چشماش تو هر حالتی دیوونه کنندس.
الان ب من پیشنهاد داد ک بقیه ی جشن و با اون باشم؟.شاید با این کار بتونم یکم از کاری ک اون کرد و جبران کنم.البته اگ براش ذره ای اهمیت داشته باشم.
غرق چشاش شده بودم.اصن حواسم نبود ک جوابش و ندادم.
آروم خم شد و لبشو ب گوشم چسبوند.هر کلمه ک میگفت مساوی با بوسه ای ب لاله ی گوشم بود.این احساس و دوست ندارم، چون باعث میشه از خود بی خود شم...
_باور کن بعدا هم میتونی هرچقدر ک میخوای هم نگام کنی، هم مزم کنی...
صداش، برخورد لبش با گوشم، نگاش، عطرش، همش، همشون دیوونه کنندس.
ولی...
ولی الان چی گفت؟گفت میتونم مزش کنم؟...
من با تمام وجودم میخوام قلبمو بهش بدم.ولی قلبی ندارم.برای خودم متاسفم ک دیگه احساسی ندارم.از خودم بدم میاد.من میخوامش ولی نمیتونم.کاش یکی میتونست این حسمو درک کنه.
اشک چشامو پر کرد.جیمین با درک شرایط ازم فاصله گرفت: «معذرت میخوام ک تو رم بازی دادم» و با لبخندی ک جای قلب خالیمو ب لرزه مینداخت ازم دور شد.
ولی الان گفتش بازیم داد؟.یعنی فقط میخواست ب نداشتن قلبم پی ببرم؟یا ب اینکه دیگه کسی و ندارم؟یا اینکه محکومم ب تنهایی عبدی؟نمیدونم.فقط میدونم ی بار ضربه ی خیانت خوردم، ی بار هم با بی قلبی عاشق شدم.همینقدر سخت و گیج کننده.ولی نتیجش معلومه.هیچوقت، ب هیچکس، هیچموقع اعتماد نکن...
#بی_تی_اس #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #کیم_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگ_کوک #نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگ_کوک #هایب #بیگ_هیت #بلک_پینک #لیسا #لالیسا #جیسو #جنی #رزی #وایجی #استری_کیدز #هیونجین #فلیکس #لینو #بنگچان #چانگبین #جیسونگ #ای_ان #سونگمین #نفر_بعدی_در_کار_نیست #آرمی
مهم نیست.مهم اینه ک میدونم از اون دخترع بهترم.
دوباره مثل همیشه تمام سلبریتی های مرد و آیدل های مرد و...همشون دورم جمع شده بودن.ولی اون نبود.و دوباره، دوباره اون نگاه فاکیش و روم احساس کردم.نمیدونم شاید طرز نگاه کردنش اینجوریه، ولی هرچی ک هست موفق شد با چشماش هیپنوتیزمم کنه.
وایساده بودم و با بازیگر کره ای ای ک قرار بود سریال بازی کنم حرف میزدم ک سایه ای پشتم دیدم، خواستم برگردم ولی ی کت تنم شد و محکم تو آغوش ی نفر رفتم.شاید همون کسیع ک منو ب ی نفر دیگع فروخت و با قلب له شدم تنهام گذاشت.ولی....
ولی عطرش فرق داره.عطری ک با بو کردنش غرق میشم...
سرمو آروم برگردوندم ک باعث شد ترقوه هام معلوم بشه.آروم دکمه ی بالای کتش و ک تنم کرده بود و بست.یعنی واقعا الان اون همچین کاری کرد؟
ب قدری غرق چشماش و عطرش شدم ک نمیدونم کجام.ی چیزی توی نگاهش داره ک داره دیوونم میکنع.
کاش میتونستم عاشقش شم.کاش میتونستم قلب به شدمو سرهمش کنم.ولی نمیشه...
با صدای فاکیش آروم گفت:داره نگات میکنع.نباید تنها باشی ک فک کنع موفق ب ترد کردنت شده.بیا باهم بریم.
تو زمانی ک داشت حرف میزد، لحظه ای هم نگام نکرد.ولی چشماش تو هر حالتی دیوونه کنندس.
الان ب من پیشنهاد داد ک بقیه ی جشن و با اون باشم؟.شاید با این کار بتونم یکم از کاری ک اون کرد و جبران کنم.البته اگ براش ذره ای اهمیت داشته باشم.
غرق چشاش شده بودم.اصن حواسم نبود ک جوابش و ندادم.
آروم خم شد و لبشو ب گوشم چسبوند.هر کلمه ک میگفت مساوی با بوسه ای ب لاله ی گوشم بود.این احساس و دوست ندارم، چون باعث میشه از خود بی خود شم...
_باور کن بعدا هم میتونی هرچقدر ک میخوای هم نگام کنی، هم مزم کنی...
صداش، برخورد لبش با گوشم، نگاش، عطرش، همش، همشون دیوونه کنندس.
ولی...
ولی الان چی گفت؟گفت میتونم مزش کنم؟...
من با تمام وجودم میخوام قلبمو بهش بدم.ولی قلبی ندارم.برای خودم متاسفم ک دیگه احساسی ندارم.از خودم بدم میاد.من میخوامش ولی نمیتونم.کاش یکی میتونست این حسمو درک کنه.
اشک چشامو پر کرد.جیمین با درک شرایط ازم فاصله گرفت: «معذرت میخوام ک تو رم بازی دادم» و با لبخندی ک جای قلب خالیمو ب لرزه مینداخت ازم دور شد.
ولی الان گفتش بازیم داد؟.یعنی فقط میخواست ب نداشتن قلبم پی ببرم؟یا ب اینکه دیگه کسی و ندارم؟یا اینکه محکومم ب تنهایی عبدی؟نمیدونم.فقط میدونم ی بار ضربه ی خیانت خوردم، ی بار هم با بی قلبی عاشق شدم.همینقدر سخت و گیج کننده.ولی نتیجش معلومه.هیچوقت، ب هیچکس، هیچموقع اعتماد نکن...
#بی_تی_اس #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #کیم_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگ_کوک #نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگ_کوک #هایب #بیگ_هیت #بلک_پینک #لیسا #لالیسا #جیسو #جنی #رزی #وایجی #استری_کیدز #هیونجین #فلیکس #لینو #بنگچان #چانگبین #جیسونگ #ای_ان #سونگمین #نفر_بعدی_در_کار_نیست #آرمی
۳۴.۸k
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.