part2

part2

اسیه
_سوسن بیا
سوسن_چیه؟
اسیه_ببین این سیستم الا درسته؟
سوسن_اره
اسیه_خب قیمتو کردن 12...
سوسن_وای خدا بکن 13
ایبیکه_نظرتون چیه یکی
part5
سوسن:
_بچها نظرتون چیه بکی باهاشون حرف بزنه؟
اسیه_اره خوبه
ایبیکه_اگر خطری نباشه اوکیه
زهرا_اره به نظر منم خوبه
سوسن_خب من هماهنگ میکنم میرم
اسیه_مطمئنی؟
سوسن_اره
زهرا_باشه
برک
برک_بچها یکی باهوش حرف بزنه
عمر_اره من میرم
دوروک_من گشادیم میاد
تولگا_رو منم حساب نکن
برک_عمر پس توباید بری
عمر_اره
شب قرار
سوسن تیپ مشکیمو زدم و عینکمو زدم و رفتم بیرون.
یوار ماشین شدم و راه افتادم به سمت محل قرار ببینم چی میشه.
ببینم گنگ گنگ میکنن واقعا چین؟
عمر
تیپ زدم و از خونه زدم بیرون.
سوار ماشین شدم و سمت محل قرار حرکت کردم.
با هم رسیدیم.
از ماشین پیاده شدیم و دیدمش.
سوسن:
خودش بود.... همونی که بخاطر خانوادم گمش کردم...
پبداش کردم...
پارت کوتاه بود میخام تو خماری بمونید.
لایک ۳۵ کامت۳۰