اشتباه محض پارت ۱۱

اشتباه محض پارت ۱۱

تهیونگ: حالا چرا پرسیدی
ات: ناسلامتی میخواییم دزدی کنیم باید بدونم دیگه
تهیونگ: اوهوم چه جالب
ات: مسخره میکنی
تهیونگ: نه
ات: هوم خوبه
تهیونگ و ات یکم خندیدن حرف زدن بعد دیگه سکپت شد بعد از چند دقیقه تهیونگ دید ات سرش روی شیشه پنجره اس و خوابش برده
تهیونگ: اخی چه بامزه اس (زمزمه وار)

☆برش زمانی به وقتی که رسیدن☆

تهیونگ: ات، ات بیدار شو
ات: یکم دیگه بخوابم بعد
تهیونگ: رسیدیم ویلا بیدار شو

ات بلند شد از ماشین پیاده شدن و هوای تازه وارد ریه هاش کرد

ات: چه قشنگه
تهیونگ: اره
ات: برا خودتونه
تهیونگ: اره برا بابامه
ات: از این به بعد بهت میگم بچه مایدار یا خر پول(خنده
تهیونگ: خندید
تهیونگ: ات بیا این ی هفته رو حسابی خوش بگذرونیم
ات: نمیگفتیم همین کارو میکردم
تهیونگ: هه بیمزه

تهیونگ و ات رفتن توی ویلا

تهیونگ: ات گشنت نیس
ات: چرا خیلی گشنمه
تهیونگ: نودل و کیباب با سوجو میخوری
ات: اره اره

تهیونگ نودل کیمبابا سوجو رو درست کرد روی میز چیند و اتو صدا کرد

تهیونگ: ات بیا
ات: اومدم ( اومد) به به ببین تهیونگ اقا چه کرده همه رو دیوونه کرده
تهیونگ: خوشبحالت ات
ات: وا چرا؟(تعجب
تهیونگ: ی دوستی مثل من داری
ات: چیش خود راضی(خنده)
تهیونگ: خب بخورد ببین چطوره؟
ات: غذا رو یکم خورد بعد گف بدک نیست خوبه

ات و تهیونگ غذا خاشون رو خودن ظرفارو جمع کردن شستن
که تصمیم گرفتن فیلم حلقه رو ببینن و دیدن شب شد خوابیدن

ی هفته مثل بادو برق گذشت و خیلی بهشون خوش گذشت

♡عکس جاهایی کع رفتن رو میزام ♡