منطقه ممنوعه عشق پارت ۳۱
#منطقه_ممنوعه_عشق
پارت:31
یونگ هو هم متقابلا بغ/// لم کرد و وارد شدیم.
ات:داداش ما مزاحمتون نشیم بریم بالا.
جیمین:اوکی.
نگاهم به جونگکوک افتاد سرخ و سیاه بود بله داداش تازه اول کارم که گفتی دوسم نداری؟کاری میکنم مثل بهادر تا سر صبح برام اهنگ بخونی باهات ر//ل بزنم.
پوزخندی بهش زدم و از پله ها بالا می رفتیم که صدای جونگکوک رو شنیدم.
جونگکوک:نمیخوای بهش چیزی بگی؟با یه پسر می ره بالا!
جیمین:من خاهرمو میشناسم اهل این چیزا نیس راستی تو چرا غیرتی میشی؟
جونگکوک:نه اصلا.
هه اصلا بابا اصلا!¿
بی اهمیت بالا رفتیم که گفتم
ات:یه نقشه دارم.
یونگ هو:نقشت چیه؟
با شنیدن صدای پا فهمیدم جونگکوکه چون حرصی به پله ها میکوبید.
یونگ هو رو روی تللخ//ت انداختم و چند تا دک//م//شو باز کردم و الکی ل///با//مو نزدیک ل//ب//اش آوردم که.
جونگکوک:چیکار میکنی؟
پوزخندی زدم سمتش چرخیدم و گفتم.
ات:مزاحم ح//ریم شخ//صی من نشو برو بیرون.
حرصی سمتم اومد دستمو گرفت و....
بچه یک پارت دیگه هم میذارم
پارت:31
یونگ هو هم متقابلا بغ/// لم کرد و وارد شدیم.
ات:داداش ما مزاحمتون نشیم بریم بالا.
جیمین:اوکی.
نگاهم به جونگکوک افتاد سرخ و سیاه بود بله داداش تازه اول کارم که گفتی دوسم نداری؟کاری میکنم مثل بهادر تا سر صبح برام اهنگ بخونی باهات ر//ل بزنم.
پوزخندی بهش زدم و از پله ها بالا می رفتیم که صدای جونگکوک رو شنیدم.
جونگکوک:نمیخوای بهش چیزی بگی؟با یه پسر می ره بالا!
جیمین:من خاهرمو میشناسم اهل این چیزا نیس راستی تو چرا غیرتی میشی؟
جونگکوک:نه اصلا.
هه اصلا بابا اصلا!¿
بی اهمیت بالا رفتیم که گفتم
ات:یه نقشه دارم.
یونگ هو:نقشت چیه؟
با شنیدن صدای پا فهمیدم جونگکوکه چون حرصی به پله ها میکوبید.
یونگ هو رو روی تللخ//ت انداختم و چند تا دک//م//شو باز کردم و الکی ل///با//مو نزدیک ل//ب//اش آوردم که.
جونگکوک:چیکار میکنی؟
پوزخندی زدم سمتش چرخیدم و گفتم.
ات:مزاحم ح//ریم شخ//صی من نشو برو بیرون.
حرصی سمتم اومد دستمو گرفت و....
بچه یک پارت دیگه هم میذارم
۴.۰k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.