دانشگاه بی قانون
⛓️🔗دانشگاه بی قانون 🔗⛓️
⛓️🔗پارت ۸۳🔗⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
کوک: خب میگفتی بیب یوری: امممم هیچی هیچی بعد هول زده خواستم فرار کنم بدتر گرفتم کوک: بگو دیگه کوچولو یوری: هیچی ولش کوک: باش ولی من که تورو ول نمیکنم باید ب.وست کنم تو بغلش بودم من نمیفهمم چرا بهم میگفت کوچولو منکه قدم تا تا لبش بود خیلی هم قدم بلنده پس چرا کرم میریزه تو این فکر بودم که کوک: اگر فکر کردی میزارم بری باید بگم نمیذارم تا خواستم چیزی بگم بلندم کرد برد به سمت تخت ( ادمین: لعنت به ذهن منحرف ) گذاشتم رو تخت ( ادمین: دارم میبینم به چیا فکر میکنی) خودشم کنارم دراز کشید بغلم کرد سرشو کرد تو گردنم بلندم کرد گذاشتم رو خودش از پشت سرم گرفتم( ادمین : خب انتظار چیو داری کیس رفتن دیگه) به سمت جلو هول دادم (ادمین: منه سینگل با خوندن این لحظه:😐) و ل.ب تو ل.ب شدیم اون یکی از دستاش پشت گردن و سرم بود و اون یکی پشت کمرم و من دوتا دستام دو طرف صورتش دیگه نفس کم آوردم زدم به سی.نش ولم کنه ولی انگار نمیخواست تمومش کنه بعد ۵ ثانیه به خودش اومد ولم کرد نفس نفس میزدیم مثل گوجه سرخ شده بودم کوک بغلم کرد و پتو انداخت رومون تو بغلش بودم سرشو تو گردنم بود من سرم تو سی.نش کوک: هیششش آروم باش کوچولو آروم نفس بکش یقش رو تو مشتم گرفتم اونم کمرم رو ناز میکرد خوابم میومد چشام خسته بود بعد دیگه چیزی نفهمیدم و خوابیدم
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
کوک: کوچولو دوست دارم عه خوابیدی دختر تو شانس نداری هروقت میخوام بگم دوست دارم یا خوابی یا بیهوش 😂😂 به صورتش نگاه کردم دستم رو گذاشتم رو گونش ناز کردم کوک: دیگه کوچولو هم نیستی گوگولی 😊 ...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه 😶🌫️⛓️
⛓️🔗پارت ۸۳🔗⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
کوک: خب میگفتی بیب یوری: امممم هیچی هیچی بعد هول زده خواستم فرار کنم بدتر گرفتم کوک: بگو دیگه کوچولو یوری: هیچی ولش کوک: باش ولی من که تورو ول نمیکنم باید ب.وست کنم تو بغلش بودم من نمیفهمم چرا بهم میگفت کوچولو منکه قدم تا تا لبش بود خیلی هم قدم بلنده پس چرا کرم میریزه تو این فکر بودم که کوک: اگر فکر کردی میزارم بری باید بگم نمیذارم تا خواستم چیزی بگم بلندم کرد برد به سمت تخت ( ادمین: لعنت به ذهن منحرف ) گذاشتم رو تخت ( ادمین: دارم میبینم به چیا فکر میکنی) خودشم کنارم دراز کشید بغلم کرد سرشو کرد تو گردنم بلندم کرد گذاشتم رو خودش از پشت سرم گرفتم( ادمین : خب انتظار چیو داری کیس رفتن دیگه) به سمت جلو هول دادم (ادمین: منه سینگل با خوندن این لحظه:😐) و ل.ب تو ل.ب شدیم اون یکی از دستاش پشت گردن و سرم بود و اون یکی پشت کمرم و من دوتا دستام دو طرف صورتش دیگه نفس کم آوردم زدم به سی.نش ولم کنه ولی انگار نمیخواست تمومش کنه بعد ۵ ثانیه به خودش اومد ولم کرد نفس نفس میزدیم مثل گوجه سرخ شده بودم کوک بغلم کرد و پتو انداخت رومون تو بغلش بودم سرشو تو گردنم بود من سرم تو سی.نش کوک: هیششش آروم باش کوچولو آروم نفس بکش یقش رو تو مشتم گرفتم اونم کمرم رو ناز میکرد خوابم میومد چشام خسته بود بعد دیگه چیزی نفهمیدم و خوابیدم
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
کوک: کوچولو دوست دارم عه خوابیدی دختر تو شانس نداری هروقت میخوام بگم دوست دارم یا خوابی یا بیهوش 😂😂 به صورتش نگاه کردم دستم رو گذاشتم رو گونش ناز کردم کوک: دیگه کوچولو هم نیستی گوگولی 😊 ...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه 😶🌫️⛓️
۱۱.۳k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.