𝒄𝒉𝒊𝒍𝒅𝒉𝒐𝒐𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆²⁴
𝒄𝒉𝒊𝒍𝒅𝒉𝒐𝒐𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆²⁴
chapter②
"راوی"
از میان تمامی انسان ها، فقط یک نفر برایش باقی مانده بود...
بالای تپه ی سرسبز و پر از چمن هایی که یکی پس از دیگری...
درختان سرو به فلک کشیده، نزدیکای آسمان آبی قد و قامت طبیعت را بالا برده بود...
میان گل های چوبی و آبیه کاسنی، میان گل های بابونه و نیلوفر...
درخشش خورشید و شکلک های متفاوت ابر ها...
دخترکی که دیگر مستقل شده بود به همراه پدر قلابی اش روی زمین دراز کشیده بودند........
دخترک نه دیگر از گذشته چیزی به یاد داشت، نه از پدر و مادر واقعی اش و نه از مکان زندگی قبلی...
او دیگر گول حرف های مکارانه ی پدرش را خورده بود...
هیچی...هیچی از گذشته یادش نمیومد...
دخترک بلند شد و روی کف زمین نشست...اما پسر جوان همون طور درازکشان به ابر ها نگاه میکرد...
دخترک دیگر دختر بچه نبود...او الان هیجده سال سن داشت!
به سمت گل های بابونه رفت و بو کشید...
خوش بو بود! مثل بوی م.ست کننده موهای شلاقین و بلند دختر...
بالاخره پسر جوان میتونست از دخترخونده یا دزدیده اش لذت ببرد...
(اسلاید دوم استایل ات، اسلاید سوم استایل کوک)
chapter②
"راوی"
از میان تمامی انسان ها، فقط یک نفر برایش باقی مانده بود...
بالای تپه ی سرسبز و پر از چمن هایی که یکی پس از دیگری...
درختان سرو به فلک کشیده، نزدیکای آسمان آبی قد و قامت طبیعت را بالا برده بود...
میان گل های چوبی و آبیه کاسنی، میان گل های بابونه و نیلوفر...
درخشش خورشید و شکلک های متفاوت ابر ها...
دخترکی که دیگر مستقل شده بود به همراه پدر قلابی اش روی زمین دراز کشیده بودند........
دخترک نه دیگر از گذشته چیزی به یاد داشت، نه از پدر و مادر واقعی اش و نه از مکان زندگی قبلی...
او دیگر گول حرف های مکارانه ی پدرش را خورده بود...
هیچی...هیچی از گذشته یادش نمیومد...
دخترک بلند شد و روی کف زمین نشست...اما پسر جوان همون طور درازکشان به ابر ها نگاه میکرد...
دخترک دیگر دختر بچه نبود...او الان هیجده سال سن داشت!
به سمت گل های بابونه رفت و بو کشید...
خوش بو بود! مثل بوی م.ست کننده موهای شلاقین و بلند دختر...
بالاخره پسر جوان میتونست از دخترخونده یا دزدیده اش لذت ببرد...
(اسلاید دوم استایل ات، اسلاید سوم استایل کوک)
۱۶.۶k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.