چند پارتی کوکی 3
جونگکوک:نمیدونستم سیگار میکشید خانوم کیم
ا/ت:اوه ،نه من سیگار نمیکشم
جونگکوک :پس میتونم بپرسم چرا امید توی بالکن ؟
ا/ت:بزار اینطوی بگیم که باتری اجتماعی بودنم تموم شده
جونگکوک:درمورد لیا ماجرا رو شنیدم واقعا متاسفم،قرار به زودی طلاق بگیریم اون غیرقابل تحمله
ا/ت : فکر میکردم دوستش دارید
جونگ کوک:عه ،عمراااا،ازش متنفرم
ا/ت:امیدارم بهتون بر نخوره ولی قبل از اینکه بگید دوستش ندارید داشتم فکر میکردم چقدر سلیقتون افتضاحه
(جونگ کوک خندید و بعد از اون الیانا هم خنده اروم و شیرینش رو نشون داد،جونگکوک به ا/ت نزدیک شد و اون رو به نرده ای بالکون چسپوند ،ا/ت سعی کرد پسش بزنه اما زورش نرسید )
ا/ت:لطفا .اقای جئون ،من نمیتونم ،شما متاهل هستید
جونگکوک:کی اهمیت میده،من دوستش ندارم حتی دلم نمیخواد اسمم با اون …… بیارن
ا/ت:ولی بازم اون همسرشماست ،لطفا اقای جئون
جونگکوک:باشه من میزارم بری فعلا تا وقتی که اسم این …… از توی شناسنامم پاک شه ولی قبلش باید بهم بگی کوک تا ولت کنم
(ا/ت سرخ شد )
جونگکوک:چرا سرخ شدی؟گربه کوچولوی من سرخ شده؟
ا/ت :ل...لطفا تموم…مش کنید
جونگکوک:صدام کن کوکی تا ولت کنم
ا/ت:ک...کو....کو...کوکی
جونگکوک:دختر خوب
(جونگکوک پیشونی ا/ت رو بوسید و چند قدم عقب تر رفت ا/ت همانطور که سرختر میشد سریع دوید و رفت داخل )
جونگکوک:کیوت..حالا ببین تو رو مال خودم میکنم
ا/ت:اوه ،نه من سیگار نمیکشم
جونگکوک :پس میتونم بپرسم چرا امید توی بالکن ؟
ا/ت:بزار اینطوی بگیم که باتری اجتماعی بودنم تموم شده
جونگکوک:درمورد لیا ماجرا رو شنیدم واقعا متاسفم،قرار به زودی طلاق بگیریم اون غیرقابل تحمله
ا/ت : فکر میکردم دوستش دارید
جونگ کوک:عه ،عمراااا،ازش متنفرم
ا/ت:امیدارم بهتون بر نخوره ولی قبل از اینکه بگید دوستش ندارید داشتم فکر میکردم چقدر سلیقتون افتضاحه
(جونگ کوک خندید و بعد از اون الیانا هم خنده اروم و شیرینش رو نشون داد،جونگکوک به ا/ت نزدیک شد و اون رو به نرده ای بالکون چسپوند ،ا/ت سعی کرد پسش بزنه اما زورش نرسید )
ا/ت:لطفا .اقای جئون ،من نمیتونم ،شما متاهل هستید
جونگکوک:کی اهمیت میده،من دوستش ندارم حتی دلم نمیخواد اسمم با اون …… بیارن
ا/ت:ولی بازم اون همسرشماست ،لطفا اقای جئون
جونگکوک:باشه من میزارم بری فعلا تا وقتی که اسم این …… از توی شناسنامم پاک شه ولی قبلش باید بهم بگی کوک تا ولت کنم
(ا/ت سرخ شد )
جونگکوک:چرا سرخ شدی؟گربه کوچولوی من سرخ شده؟
ا/ت :ل...لطفا تموم…مش کنید
جونگکوک:صدام کن کوکی تا ولت کنم
ا/ت:ک...کو....کو...کوکی
جونگکوک:دختر خوب
(جونگکوک پیشونی ا/ت رو بوسید و چند قدم عقب تر رفت ا/ت همانطور که سرختر میشد سریع دوید و رفت داخل )
جونگکوک:کیوت..حالا ببین تو رو مال خودم میکنم
۵.۶k
۲۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.