پارت ۲
پارت ۲
سلام ات امروز میره مدرسه یونگ سان خب
ویو ات
ساعت ۶صبح پاشدم رفتم دسشویی کارای لازم انجام دادم علامت مامان /و =بابا ات
علامت ات+ وکوک_
بعد ساعت ۷:۴۵رفتم مدرسه وبعد مدرسه داشتم قدم میزدم که خوردم به یه نفر وقهوم ریخت روش وبعد دیدم سرشو آورد بالا
ویو کوک
داشتم میرفتم عمارت که به یه نفر برخوردم عصبانی شدم وقتی دیدمش محو زیبایش شدم که با حرف زدنش به خودم اومدم
+معذرت میخوام پول خوشوی خودم میدم پول دادم رفتم _تعقیبش کردم وبعد رفت داخل یه عمارت زنگ زدم به جکسون
تماس جونگ کوک باجکسون علامت جکسو ن#
_سلام عکس یه عمارت برات میفرستم عامارش دربیار مخصوصن اون دختر کوچولو
#سلام چشم
خب نیم ساعت بعد براش فرستاد
خب یک خوانواده پول دار ونام مادر رونا ونام پدرجک ویک دختر ات
سن پدر ۴۴
سن مادر ۳۸
سن دختر ۱۵
تامام
سلام ات امروز میره مدرسه یونگ سان خب
ویو ات
ساعت ۶صبح پاشدم رفتم دسشویی کارای لازم انجام دادم علامت مامان /و =بابا ات
علامت ات+ وکوک_
بعد ساعت ۷:۴۵رفتم مدرسه وبعد مدرسه داشتم قدم میزدم که خوردم به یه نفر وقهوم ریخت روش وبعد دیدم سرشو آورد بالا
ویو کوک
داشتم میرفتم عمارت که به یه نفر برخوردم عصبانی شدم وقتی دیدمش محو زیبایش شدم که با حرف زدنش به خودم اومدم
+معذرت میخوام پول خوشوی خودم میدم پول دادم رفتم _تعقیبش کردم وبعد رفت داخل یه عمارت زنگ زدم به جکسون
تماس جونگ کوک باجکسون علامت جکسو ن#
_سلام عکس یه عمارت برات میفرستم عامارش دربیار مخصوصن اون دختر کوچولو
#سلام چشم
خب نیم ساعت بعد براش فرستاد
خب یک خوانواده پول دار ونام مادر رونا ونام پدرجک ویک دختر ات
سن پدر ۴۴
سن مادر ۳۸
سن دختر ۱۵
تامام
۷.۴k
۲۰ دی ۱۴۰۲