فراموشی"
که با دیدن عمارت که انگار خیلی کثیف بود اشکی روی گونم ریخت.
خیلی از جاهای عمارت مونده بود.
سریع رفتم وسایل گذاشتم کنار دسال برداشتمو مشغول گردگیری شدم.
تقریبا این کار باعث شد ۳ ساعت زمانم بره.
بعد از طی رو برداشتم و مشغول تمیز کردن کف زمینو اینا شدم.
سریع رفتم سمت اتاق خودمو تمیزش کردم و الان نوبت اتاق جیمین بود.
درو آروم باز کردم ولی هنوز بیدار بود.
تعظیم کردمو رفتم داخل و مشغول تمیز کردن اتاق شدم.
وقتی خاستم از اتاق برم بیرون......
ادامه دارد.......
خیلی از جاهای عمارت مونده بود.
سریع رفتم وسایل گذاشتم کنار دسال برداشتمو مشغول گردگیری شدم.
تقریبا این کار باعث شد ۳ ساعت زمانم بره.
بعد از طی رو برداشتم و مشغول تمیز کردن کف زمینو اینا شدم.
سریع رفتم سمت اتاق خودمو تمیزش کردم و الان نوبت اتاق جیمین بود.
درو آروم باز کردم ولی هنوز بیدار بود.
تعظیم کردمو رفتم داخل و مشغول تمیز کردن اتاق شدم.
وقتی خاستم از اتاق برم بیرون......
ادامه دارد.......
۲۱.۳k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.