اون ماله منه
اون ماله منه
pt. 4
ا/ت ویو
یهو یکی با اسلحه وارد اتاق بمارستان شد و اسلحه رو گزاشت روی سر کوک. اون تهیونگ بود. باورم نمیشه..
ته ویو
من ا/ت و از اولش میخواستم و کوک اون و از من گرفت. الانم نوبت منه ا/ت و از کوک بگیرم(ا/ت چرا توی فیک ب نظر ی بازیچه میرسه؟ چی ها امم وللش)
~ا/ت بلند شو بریم
_ن تهیونگ لطفا ولم کن
+ا/ت تو هیچ جا نمیری
_ن کوک نمیرم
کوک ویو
با این حرف تهیونگ یاده گزشته افتادم ک اون از اول ا/ت و میخواس و من با اون ازدواج کردم. نمیتونم درکش کنم. بلند شدم و ا/ت و بغل کردم.
+الان ا/ت ماله منه
~ولی من میخوامش
_بسه دیگ من ماله کوکم تهیونگ اون اسلحه رو بنداز*گریه*
~ببخشید خانم کوچولو ولی مافیا ها از تعمه هاشون نمیگززن
_چی؟ م.. مافیا؟
+ا/ت بزار از الان ی حقیقت و بهت بگم
_بگو کوک
ــــــــــــــــــــــــــــــ^^ــــــــــــــــــــــــــــ
pt. 4
ا/ت ویو
یهو یکی با اسلحه وارد اتاق بمارستان شد و اسلحه رو گزاشت روی سر کوک. اون تهیونگ بود. باورم نمیشه..
ته ویو
من ا/ت و از اولش میخواستم و کوک اون و از من گرفت. الانم نوبت منه ا/ت و از کوک بگیرم(ا/ت چرا توی فیک ب نظر ی بازیچه میرسه؟ چی ها امم وللش)
~ا/ت بلند شو بریم
_ن تهیونگ لطفا ولم کن
+ا/ت تو هیچ جا نمیری
_ن کوک نمیرم
کوک ویو
با این حرف تهیونگ یاده گزشته افتادم ک اون از اول ا/ت و میخواس و من با اون ازدواج کردم. نمیتونم درکش کنم. بلند شدم و ا/ت و بغل کردم.
+الان ا/ت ماله منه
~ولی من میخوامش
_بسه دیگ من ماله کوکم تهیونگ اون اسلحه رو بنداز*گریه*
~ببخشید خانم کوچولو ولی مافیا ها از تعمه هاشون نمیگززن
_چی؟ م.. مافیا؟
+ا/ت بزار از الان ی حقیقت و بهت بگم
_بگو کوک
ــــــــــــــــــــــــــــــ^^ــــــــــــــــــــــــــــ
۵۸.۶k
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.