part: 16
کوک: کارت عالی بود
وقتی داشت حرف میزد نگاهم به خال زیر لبش افتاد و نتونستم نگاهمو ازش بردارم. قبلا هم همچین چیزی رو دیده بودم اما خاطره ای که ازش داشتم کمرنگ و ناواضح بود
کوک با اخم نگا کردو گف
_چیزی شده
به خودم اومدم و گفتم
_ها نه چیزی نیس
جیمین: قبلا مسابقه دادی؟
هانا: نه
مینهو: کارت عالیه، کلی پول ازین شرط بندی درومد
کوک: ولی منو نمیتونی شکست بدی
هانا: مسابقه بدیم؟؟
کوک: من پایم
مینهو: صب کنین پیستو خالی کنم شماها برین تو دفتر من لباساتونو با لباس مسابقه عوض کنین
باشه ای گفتیمو با اون مردی که بهش میخورد دستیار مینهو باشه مارو به سمت دفترمینهو برد و به هممون لباس داد که عوض کنیم
یونجون: کجا عوض کنیم
با دست به جایی اشاره کردو گف
_میتونید جدا لباس عوض کنین پسرا برین اونجا
اینو گفتو پسرارو به اون جایی که گفته بود برد تا لباس عوض کنن
لباسامو دراووردم و با اون لباسی که مینهو گفته بود عوض کردم
هیوجو هم عوض کرد
هیوجو: هی ببینمت چقد بهت میاد لعنتی
هانا: بیا ی عکس بگیر پست کنم
وقتی داشت حرف میزد نگاهم به خال زیر لبش افتاد و نتونستم نگاهمو ازش بردارم. قبلا هم همچین چیزی رو دیده بودم اما خاطره ای که ازش داشتم کمرنگ و ناواضح بود
کوک با اخم نگا کردو گف
_چیزی شده
به خودم اومدم و گفتم
_ها نه چیزی نیس
جیمین: قبلا مسابقه دادی؟
هانا: نه
مینهو: کارت عالیه، کلی پول ازین شرط بندی درومد
کوک: ولی منو نمیتونی شکست بدی
هانا: مسابقه بدیم؟؟
کوک: من پایم
مینهو: صب کنین پیستو خالی کنم شماها برین تو دفتر من لباساتونو با لباس مسابقه عوض کنین
باشه ای گفتیمو با اون مردی که بهش میخورد دستیار مینهو باشه مارو به سمت دفترمینهو برد و به هممون لباس داد که عوض کنیم
یونجون: کجا عوض کنیم
با دست به جایی اشاره کردو گف
_میتونید جدا لباس عوض کنین پسرا برین اونجا
اینو گفتو پسرارو به اون جایی که گفته بود برد تا لباس عوض کنن
لباسامو دراووردم و با اون لباسی که مینهو گفته بود عوض کردم
هیوجو هم عوض کرد
هیوجو: هی ببینمت چقد بهت میاد لعنتی
هانا: بیا ی عکس بگیر پست کنم
۵.۹k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.