*وقتی مافیا گروگانت میگیره پارت 7

جونگ هو : داری چه غلطی میکنی یونا ( داد)

یونا : اخه ارباب جونم این هرزه نمیزاره کارمو بکنم

ا/ت : اسم خودتو رو من نزار

جهت سه تایی میشود

جونگ هو : بسه دییییگگه

جونگ هو: یونا تو میری خونه تمیز میکنی ا/ت هم صبحونه رو حاضر میکنه

جونگ هو: ا/ت هم خدتکار شخصی من

همه جا سکوت فرا گرفت

ویو ا/ت

وووییی جونگ هو الن طرفداری منو کرد
عصبانی هم میشه جذاب تره
داشتم همینجوری باخودم حرف میزنم و صبحونه رو اماده میکردم

ا/ت : ارباب صبحونه امادس

جونگ هو : ممنونم

ا/ت : ارباب میتونم یه سوال بپپرسم

جونگ هو: بپرس

ا/ت : شما واقعا مافیا هستید ؟

جونگ هو: اره

جونگ هو: چرا میپرسی

ا/ت: راستش مهربونیت قشنگه همزبونیت قشنگه ( نترسید اینو نگفت)

ا/ت : راستش با این مهربونیا ی شما ادم فکر میکنه شما مافیا نیستید

جونگ هو: ....

ا/ت : ببخشید

جونگ هو : نه نیازی نیس اگرم میخوای میتونم بد اخلاق باشم

ا/ت : نه گوه خوردم

جونگ هو : راستی امروز بعد از ظهر چون خدمت کار شخصیمی باید با من بیای بیرون

ا/ت : چشم

جونگ هو رفت نشت رو مبل و داشت فیلم میدید

ویوی ا/ت

داشتم میزو جمع میکردم که با صحنه ی عجیبی مواجه شدم


ادامه دارد


#کره_جنوبی#بی_تی_اس#بلک_پینک#کیپاپ#کیدراما