فیک Slave of Love از Jungkook
فیک Slave of Love از Jungkook
Part❥15
رفتم داخل اتاق و لباسام رو عوض کردم کلید کمدم رو برداشتم و کشویی قرصام رو توش میزاشتم رو باز کردم قرصم را با یک لیوان آب خوردم دوباره گذاشتم سر جاش و قفلش کردم خوابم نمیبرد هم بدترین روزم بود هم از درد نمیتونستم بخوابم بلاخره بعد از 1 ساعت کلنجار خوابیدم
پایان فلش بک**
الان میخواستم به جونگکوک زنگ بزنم بگم فردا عروسی کانگ هست هنوزم قلبم درد میکرد شمارشو گرفتم داشت بوق میخورد جواب داد
جونگکوک: الو سلام داداش خوبی بله؟
جیمین: سلام ممنون فردا عروسی کانگ هست فردا باید نقشه ای که کشیدیم رو عملی کنیم لباسای مناسب هم تهیونگ گفته بود میفرسته دم خونه هامون
جونگکوک: که اینطور ممنون هیونگ خیلیی زحمت کشیدی
جیمین: خواهش میکنم من باید برم کار دارم خداحافظ
قطع کردم زنگ زدم الکس
الکس: سلام قربان کاری داشتین؟
جیمین: سلام اره خوب به حرفام گوش بده یکی از خدمتکار های مورد اعتماد عمارت کانگ رو پیدا کن و بهش پول بده و با خانواده اش یا نزدیکاش تهدیدش کن ولی بلایی سرش نمیاری فقط یکم بترسونش اون آدم بیگناه هست کاری باهاش نداشته باش بهش بگو که هر اتفاقی که توی اون عمارت اتفاق میوفته یا از اون همسرش سویول و کانگ خبر بیاره فهمیدی؟
الکس:بله قربان
جیمین:خوبه ولی کم کاری ببینم تنبیه میشی( جدی)
الکس:چشم
ادامه دارد...
Part❥15
رفتم داخل اتاق و لباسام رو عوض کردم کلید کمدم رو برداشتم و کشویی قرصام رو توش میزاشتم رو باز کردم قرصم را با یک لیوان آب خوردم دوباره گذاشتم سر جاش و قفلش کردم خوابم نمیبرد هم بدترین روزم بود هم از درد نمیتونستم بخوابم بلاخره بعد از 1 ساعت کلنجار خوابیدم
پایان فلش بک**
الان میخواستم به جونگکوک زنگ بزنم بگم فردا عروسی کانگ هست هنوزم قلبم درد میکرد شمارشو گرفتم داشت بوق میخورد جواب داد
جونگکوک: الو سلام داداش خوبی بله؟
جیمین: سلام ممنون فردا عروسی کانگ هست فردا باید نقشه ای که کشیدیم رو عملی کنیم لباسای مناسب هم تهیونگ گفته بود میفرسته دم خونه هامون
جونگکوک: که اینطور ممنون هیونگ خیلیی زحمت کشیدی
جیمین: خواهش میکنم من باید برم کار دارم خداحافظ
قطع کردم زنگ زدم الکس
الکس: سلام قربان کاری داشتین؟
جیمین: سلام اره خوب به حرفام گوش بده یکی از خدمتکار های مورد اعتماد عمارت کانگ رو پیدا کن و بهش پول بده و با خانواده اش یا نزدیکاش تهدیدش کن ولی بلایی سرش نمیاری فقط یکم بترسونش اون آدم بیگناه هست کاری باهاش نداشته باش بهش بگو که هر اتفاقی که توی اون عمارت اتفاق میوفته یا از اون همسرش سویول و کانگ خبر بیاره فهمیدی؟
الکس:بله قربان
جیمین:خوبه ولی کم کاری ببینم تنبیه میشی( جدی)
الکس:چشم
ادامه دارد...
۷۲۰
۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.