تکپارتی تهیونگ
تکپارتی تهیونگ
وقتی هردو ایدلید و تو رابطه اید و از همه پنهان کردید و توی یه مصاحبه دعوت میشید و لو میدید
علامت ا.ت
علامت ته _
ویو ا.ت: سلام من پارک ا.ت هستم و ۶ ماهه با تهیونگ تو رابطه هستم هردو ایدلیم و به کسی چیزی نگفتیم
ویو ته: سلام من کیم تهیونگ هستم و ۶ ماهه با ا.ت تو رابطه هستم هردو ایدلیم و به کسی چیزی نگفتیم
ویو ا.ت : امروز یه مصاحبه بود و قرار بود بهم جایزه بدن چون توی یه مسابقه برنده شدم
مکالمه تلفنی ا.ت و ته
الو ته
_ سلام عزیزم
خوبی
_ خوبم تو خوبی ؟ جانم کاری داشتی ؟
مرسی خوبم ، اره امروز یه مصاحبه دعوت شدم و نمیتونیم هم رو ببینیم ببخشید
_ اها عیبی نداره فردا باهم میریم بیرون ، موفق باشی
مرسییی بوس بهت ، بایی
_ باییی مراقب خودت باش
تو هم همینطور
پایان مکالمه
ویو ا.ت : ساعت پنج باید اونجا باشم و الان ساعت ۴ رفتم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و اومدم بیرون ، لباسایی که از قبل آماده کرده بودم رو پوشیدم و راه افتادم
مجری : خانم پارک ا.ت
ویو ا.ت : همه شروع کردن به دست زدن و من بلند شدم و رفتم در حال صحبت کردن بودم که دیدم تهیونگ اومده و داره با یه نگاه پر از عشق بهمنگاه میکنه یه لحظه ساکت شدم و زوم کردم روی تهیونگ و قطعا همه مارو دیده بودن ، بعد از مصاحبه رفتم خونم که زنگ خونه خورد
سلام ته ته
_ سلام عشقم
خبرا رو دیدی ، همه جا پر شده که من و تو باهم قرار میذاریم ، چرا اومدی ؟
_عیبی نداره همه باید بفهمن که تو مال منی
یااا تهیونگ ، قراره کلی هیت بگیریم این چه کاری بود کردی
* تهیونگ بعد از حرف ا.ت لبش رو روی لب ا.ت کوبید و .....
The end.
وقتی هردو ایدلید و تو رابطه اید و از همه پنهان کردید و توی یه مصاحبه دعوت میشید و لو میدید
علامت ا.ت
علامت ته _
ویو ا.ت: سلام من پارک ا.ت هستم و ۶ ماهه با تهیونگ تو رابطه هستم هردو ایدلیم و به کسی چیزی نگفتیم
ویو ته: سلام من کیم تهیونگ هستم و ۶ ماهه با ا.ت تو رابطه هستم هردو ایدلیم و به کسی چیزی نگفتیم
ویو ا.ت : امروز یه مصاحبه بود و قرار بود بهم جایزه بدن چون توی یه مسابقه برنده شدم
مکالمه تلفنی ا.ت و ته
الو ته
_ سلام عزیزم
خوبی
_ خوبم تو خوبی ؟ جانم کاری داشتی ؟
مرسی خوبم ، اره امروز یه مصاحبه دعوت شدم و نمیتونیم هم رو ببینیم ببخشید
_ اها عیبی نداره فردا باهم میریم بیرون ، موفق باشی
مرسییی بوس بهت ، بایی
_ باییی مراقب خودت باش
تو هم همینطور
پایان مکالمه
ویو ا.ت : ساعت پنج باید اونجا باشم و الان ساعت ۴ رفتم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و اومدم بیرون ، لباسایی که از قبل آماده کرده بودم رو پوشیدم و راه افتادم
مجری : خانم پارک ا.ت
ویو ا.ت : همه شروع کردن به دست زدن و من بلند شدم و رفتم در حال صحبت کردن بودم که دیدم تهیونگ اومده و داره با یه نگاه پر از عشق بهمنگاه میکنه یه لحظه ساکت شدم و زوم کردم روی تهیونگ و قطعا همه مارو دیده بودن ، بعد از مصاحبه رفتم خونم که زنگ خونه خورد
سلام ته ته
_ سلام عشقم
خبرا رو دیدی ، همه جا پر شده که من و تو باهم قرار میذاریم ، چرا اومدی ؟
_عیبی نداره همه باید بفهمن که تو مال منی
یااا تهیونگ ، قراره کلی هیت بگیریم این چه کاری بود کردی
* تهیونگ بعد از حرف ا.ت لبش رو روی لب ا.ت کوبید و .....
The end.
۲۷۳
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.