ᰔMy whole lifeᰔ. پارت بعد اگه لایکا بالا 8 تا بود 💙 🐼
که توی راه 5 تا ماشین جلومونو گرفتم یه دختر که لباس چرم کوتاه با نیم بوت پوشیده بود اومد پایین رو شو که برگردوند
دیدم نانامی ع بای کلت اومد سمت من که یه
دفعه جیمین. زیر گلوشو گرفتو گفت :یواش یواش چته کجا میری
نانامی زد زیر گریه و گفت :
اون عوضی خواهرمو کشت
از بون ا/ت
جیمین میخواست یه چس بگه که جلو دهنشو گرفتمو گفتم :اولن من عوضی نیستم و اون خوهرت بود دومن اون خواهر تو نا مادری عوضی من بوده ومنم کشتمش
جیمین یه لبخندی زدو گفت گورتو گم کن یا همینجا خاکت میکنم
نانامی رفت و گفت ولت نمیکنم جیمین
ا/ت :خفه بابا
جیمین: 😂
ا/ت: چیع
جیمین :هیچی بریم بیب
رفتیم نشستیم تو ماشین
ورفتیم رسیدیم به یه امارات خیلی بزرگ و رفتیم تو امارات
کل دوستای جیمین اونجا بودن جیمین بهم توی اسانسور بهم گفت :ازم جدا شدی زنده نمی مونی اگرم مونی خودم می کشمت
-باشه باشه😐🤲
از زبون ا/ت رفتیم نشستیم سر یه میز
جیمین منو نشوند روی پاهاش از خجالت اب شدم
ا/ت : چکار میکنی
خواستم بلند دور کمرمو گرفت گفت بشین جوری گفت که مجبور شدم بشینم
گارسون باشرا اومد منم نمی دونستم چیه سه تا خوردم 😐
جیمینم حواسش نبود
-اقا اسم شما چیه
+من جیمینم
- چه قدر خوشگلی
+ حالت خوبه ا/ت
-دوس پسرم میشی
+😐هوم
- میشه ببوسمت
+ نه
- تورو خدا
ازبون جیمین ا/ت مست کرده بود چرت و پرت میگفت که یه دفعه لبامو⃢⃠ بوس کرد
منم همراهیش کردم بعد 3 مین از هم جدا شدیم مجبور شدم ا/ت ببرم دکتر دکتر گفت یکم استراحت کنه خوب میشه بردمش گذاشتمش روی
تخت و نگاهش کردم خب عاشقش بودم اما نمیدونم این عشق دو طرفس یا نه
یه ب⃢⃟وسه کوچیکی رو ل⃢⃟باش زدم و رفتم روی تخت و گذاشتمش توی بغلم وخوابیدم ....
بیب بریم پارت بعد 🤍 🪐 💫
دیدم نانامی ع بای کلت اومد سمت من که یه
دفعه جیمین. زیر گلوشو گرفتو گفت :یواش یواش چته کجا میری
نانامی زد زیر گریه و گفت :
اون عوضی خواهرمو کشت
از بون ا/ت
جیمین میخواست یه چس بگه که جلو دهنشو گرفتمو گفتم :اولن من عوضی نیستم و اون خوهرت بود دومن اون خواهر تو نا مادری عوضی من بوده ومنم کشتمش
جیمین یه لبخندی زدو گفت گورتو گم کن یا همینجا خاکت میکنم
نانامی رفت و گفت ولت نمیکنم جیمین
ا/ت :خفه بابا
جیمین: 😂
ا/ت: چیع
جیمین :هیچی بریم بیب
رفتیم نشستیم تو ماشین
ورفتیم رسیدیم به یه امارات خیلی بزرگ و رفتیم تو امارات
کل دوستای جیمین اونجا بودن جیمین بهم توی اسانسور بهم گفت :ازم جدا شدی زنده نمی مونی اگرم مونی خودم می کشمت
-باشه باشه😐🤲
از زبون ا/ت رفتیم نشستیم سر یه میز
جیمین منو نشوند روی پاهاش از خجالت اب شدم
ا/ت : چکار میکنی
خواستم بلند دور کمرمو گرفت گفت بشین جوری گفت که مجبور شدم بشینم
گارسون باشرا اومد منم نمی دونستم چیه سه تا خوردم 😐
جیمینم حواسش نبود
-اقا اسم شما چیه
+من جیمینم
- چه قدر خوشگلی
+ حالت خوبه ا/ت
-دوس پسرم میشی
+😐هوم
- میشه ببوسمت
+ نه
- تورو خدا
ازبون جیمین ا/ت مست کرده بود چرت و پرت میگفت که یه دفعه لبامو⃢⃠ بوس کرد
منم همراهیش کردم بعد 3 مین از هم جدا شدیم مجبور شدم ا/ت ببرم دکتر دکتر گفت یکم استراحت کنه خوب میشه بردمش گذاشتمش روی
تخت و نگاهش کردم خب عاشقش بودم اما نمیدونم این عشق دو طرفس یا نه
یه ب⃢⃟وسه کوچیکی رو ل⃢⃟باش زدم و رفتم روی تخت و گذاشتمش توی بغلم وخوابیدم ....
بیب بریم پارت بعد 🤍 🪐 💫
۲۶.۰k
۱۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.