پارت 5
پارت 5
شب ساعت 2بود بهم گفت بیا بریم خونه ی من منم قبول کردم و رفتی
گذر زمان ساعت 2:45سئول
+بفرمایید شاه دخت
&ممنون عالیجناب
+چیزی میل دارید
&یه لیوان اب
+چشم
+بفرمایید شاه دخت
&اوم
&خوب چی میخواستی بگی
+عه.....
&اهوم
+من میخوام باهات تو(جیسو حرفش رو قطع کرد)
&اها فهمیدم
+جوابت
&امم... بزا فکرامو کنم
چند دقیقه بعد
+تموم نشد فکر کردنت
&تصمیم رو گرفتم
+خوب بگو
&نه نمیخوام
+چی ینچی نمیخوام
+پسری به خوشتیپی خوشگلی رو نمی خوای
😂😂😂😂😂😂&
+چته
&هیچ
+راستش رو بگو میخوای یانه
&ام..... اره میخواممم
یونجین تو بغلش گرفت منو و بوسید منو
شب اونجا موندم صبح با یونحین رفتیم وسایلام رو پوشیدم و به راه مدرسه افتادیم
ادمین چهارم
شب ساعت 2بود بهم گفت بیا بریم خونه ی من منم قبول کردم و رفتی
گذر زمان ساعت 2:45سئول
+بفرمایید شاه دخت
&ممنون عالیجناب
+چیزی میل دارید
&یه لیوان اب
+چشم
+بفرمایید شاه دخت
&اوم
&خوب چی میخواستی بگی
+عه.....
&اهوم
+من میخوام باهات تو(جیسو حرفش رو قطع کرد)
&اها فهمیدم
+جوابت
&امم... بزا فکرامو کنم
چند دقیقه بعد
+تموم نشد فکر کردنت
&تصمیم رو گرفتم
+خوب بگو
&نه نمیخوام
+چی ینچی نمیخوام
+پسری به خوشتیپی خوشگلی رو نمی خوای
😂😂😂😂😂😂&
+چته
&هیچ
+راستش رو بگو میخوای یانه
&ام..... اره میخواممم
یونجین تو بغلش گرفت منو و بوسید منو
شب اونجا موندم صبح با یونحین رفتیم وسایلام رو پوشیدم و به راه مدرسه افتادیم
ادمین چهارم
۲.۳k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.