DADY GEON
ددی جئون
فردا صبح داخل مدرسه
ته:جک بس کن انقدر مهمه؟
جک:آره پسره ی احمققق
ته:نه نمیام
جک:خفه شووووو مردم رفیق دارن منم دارم تو حاظر جوابی خوبع
ته:اگه دعوا شدید بشه اخراج میشیم
جک:لطفاااااااااا
ته:هوففففف باش بریم
رفتن حیاط پشتی
توجه این صحنه دارای حرف های 🔞میباشد🚫
لئون:خب خب کیم رو هم با خودت آوردی
هایون:لئون میدونستی کیم گِی هست(پوزخند)
لئون:آره بابا همه میدونن
کیم:هع(پوزخند)
شما دوتا همچین میگید من گِی ام انگار وقتی داشتم باباتونو میگ*ییدم دیدید(نیشخند)
لئون:خفه شو حروم زاده
ته:نه نه این ویژگی رو میدونم یکی دیگشو بگو
هایون:ک*یرم تو کو*نت
ته:ک*یر نیس که دودوله(نیشخند)
هایون:مگه دیدیش؟
ته:آره وقتی داشتی لئون رو میکردی دیدم😊
هایون:عوضی حروم........
ویو ته
حرفشو کامل نکرد که دیدم با لئون فرار کردن یعنی انقدر از من ترسیدن خخخ خدا یه نگاه به جک انداختم که ترسیده بود برگشتم دیدم فا*کککککککک کوک پشتمه تا دیدمش سرمو انداختم
جک:ت...تهیونگ...ب..بریم
ته:ا..اره ب...ب...بریم فعلا
داشتن میرفتن که کوک گفت
کوک:تهیونگ وایسا
تهیونگ سرجاش خشکش زد
کوک:جک تو برو
جک:تا تهیونگ نیاد نمیرم
ته:ج..جک...ت..تو برو چیزی نیس
جک رفت
ویو کوک
برگشتم سمت کوک که یدونه چو خوابوند تو صورتم که پرت شدم زمین از دهنم خون میومد بغض بدی گرفتم که گفت
کوک:اینو زدم تا بفهمی من اینجا خیار نیستم
ویو ته
بدجور عصبی شدم از جام بلند شدم و با داد گفتم
ته:هیچوقت نمیخوام ببینمت جئونننن(عربده)
بعد داشتم میرفتم که گفت
کوک:یه قدم دیگه برداری بد به فا*ک گیری
ته:هر غلطی میخوای بکنی بکن ولی با من نه برو یکی دیگرو پیدا کنن(عربده)
ویو ته
خودم دلم شکست اونجور باهاش حرف زدم ولی رفتم تو مدرسه پیش جک خیلی به جک تزدیک میشدم و حتی حام رو هم تغییر دادم و به کوک محل نمیدادم
(ایشون یکم تنش میخواره😂)
فردا صبح داخل مدرسه
ته:جک بس کن انقدر مهمه؟
جک:آره پسره ی احمققق
ته:نه نمیام
جک:خفه شووووو مردم رفیق دارن منم دارم تو حاظر جوابی خوبع
ته:اگه دعوا شدید بشه اخراج میشیم
جک:لطفاااااااااا
ته:هوففففف باش بریم
رفتن حیاط پشتی
توجه این صحنه دارای حرف های 🔞میباشد🚫
لئون:خب خب کیم رو هم با خودت آوردی
هایون:لئون میدونستی کیم گِی هست(پوزخند)
لئون:آره بابا همه میدونن
کیم:هع(پوزخند)
شما دوتا همچین میگید من گِی ام انگار وقتی داشتم باباتونو میگ*ییدم دیدید(نیشخند)
لئون:خفه شو حروم زاده
ته:نه نه این ویژگی رو میدونم یکی دیگشو بگو
هایون:ک*یرم تو کو*نت
ته:ک*یر نیس که دودوله(نیشخند)
هایون:مگه دیدیش؟
ته:آره وقتی داشتی لئون رو میکردی دیدم😊
هایون:عوضی حروم........
ویو ته
حرفشو کامل نکرد که دیدم با لئون فرار کردن یعنی انقدر از من ترسیدن خخخ خدا یه نگاه به جک انداختم که ترسیده بود برگشتم دیدم فا*کککککککک کوک پشتمه تا دیدمش سرمو انداختم
جک:ت...تهیونگ...ب..بریم
ته:ا..اره ب...ب...بریم فعلا
داشتن میرفتن که کوک گفت
کوک:تهیونگ وایسا
تهیونگ سرجاش خشکش زد
کوک:جک تو برو
جک:تا تهیونگ نیاد نمیرم
ته:ج..جک...ت..تو برو چیزی نیس
جک رفت
ویو کوک
برگشتم سمت کوک که یدونه چو خوابوند تو صورتم که پرت شدم زمین از دهنم خون میومد بغض بدی گرفتم که گفت
کوک:اینو زدم تا بفهمی من اینجا خیار نیستم
ویو ته
بدجور عصبی شدم از جام بلند شدم و با داد گفتم
ته:هیچوقت نمیخوام ببینمت جئونننن(عربده)
بعد داشتم میرفتم که گفت
کوک:یه قدم دیگه برداری بد به فا*ک گیری
ته:هر غلطی میخوای بکنی بکن ولی با من نه برو یکی دیگرو پیدا کنن(عربده)
ویو ته
خودم دلم شکست اونجور باهاش حرف زدم ولی رفتم تو مدرسه پیش جک خیلی به جک تزدیک میشدم و حتی حام رو هم تغییر دادم و به کوک محل نمیدادم
(ایشون یکم تنش میخواره😂)
۷.۱k
۲۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.