چرخُ فلک p11
دستاشو دورم حلقه کرد و کشیدم تو بغلش...چقدر نیاز داشتم ب این آغوش
سه روز بیهوش بودم؟
بابا الان در چه وعضیه؟...من باید برم دنبال پول...نه اینکه اینجا برای دردام گریه کنم
ازش ک جدا شدم گفت:
_خانوادت کجان؟....کجا زندگی میکنی؟
تنها گفتم:
_باید برم
مانعم شد:
_حالت هنوز خوب نشده...تازه دیشب تبت اومد پایین...به خانوادت زنگ بزن بیان دنبالت
تلفنی دستم داد
به کی زنگ بزنم؟
به بابا ک کنج بیمارستانه؟
یا مامان که بفهمه درجا دق میکنه
کمی به مغزم فشار آوردم تا شماره کتی یادم بیاد...بعد چند تا بوق جواب داد: _بله؟
با تردید گفتم
_سلام
چند لحظه مکث کرد بعد با صدای بلند گفت:
_کلارا؟؟؟..خودتی؟؟...دختر تو کجایی چند روزه..چرا گوشیتو جواب نمیدی؟...دم خونت هم اومدم اونجا هم نبودی
_یه آدرس..بهت بدم..میای دنبالم؟
_اره
بعد از تماس با کتی منتظر شدم تا بیاد
_راستی اسمت چیه دخترم؟
_کلارا
_اسمتم مثل خودت قشنگه....اسم منم گل افروزه...تو محل گلی خانم صدام میزنن
لبخندی زدم که ماهیچه ی گونم درد گرفت:
_ ممنونم که مراقبم بودید گلی خانم...مدیونتون هستم...من پرستارم ..شمارمو براتون می نویسم کاری داشتید حتما تماس بگیرید
کمی تعجب کرد
حق داشت...الان باید گوشه گیر و افسرده بشم بخاطر اتفاق چند شب پیش ...نه اینکه پاشم برم به زندگیم برسم
اما حتی وقت غصه خوردن هم ندارم..باید دردامو تو خودم بریزم... باید بخاطر بابا هم شده قوی باشم
با صدای زنگ در رفت درو باز کنه
چند لحظه بعد کتی شتاب زده اومد تو با دیدن من کپ کرد
سه روز بیهوش بودم؟
بابا الان در چه وعضیه؟...من باید برم دنبال پول...نه اینکه اینجا برای دردام گریه کنم
ازش ک جدا شدم گفت:
_خانوادت کجان؟....کجا زندگی میکنی؟
تنها گفتم:
_باید برم
مانعم شد:
_حالت هنوز خوب نشده...تازه دیشب تبت اومد پایین...به خانوادت زنگ بزن بیان دنبالت
تلفنی دستم داد
به کی زنگ بزنم؟
به بابا ک کنج بیمارستانه؟
یا مامان که بفهمه درجا دق میکنه
کمی به مغزم فشار آوردم تا شماره کتی یادم بیاد...بعد چند تا بوق جواب داد: _بله؟
با تردید گفتم
_سلام
چند لحظه مکث کرد بعد با صدای بلند گفت:
_کلارا؟؟؟..خودتی؟؟...دختر تو کجایی چند روزه..چرا گوشیتو جواب نمیدی؟...دم خونت هم اومدم اونجا هم نبودی
_یه آدرس..بهت بدم..میای دنبالم؟
_اره
بعد از تماس با کتی منتظر شدم تا بیاد
_راستی اسمت چیه دخترم؟
_کلارا
_اسمتم مثل خودت قشنگه....اسم منم گل افروزه...تو محل گلی خانم صدام میزنن
لبخندی زدم که ماهیچه ی گونم درد گرفت:
_ ممنونم که مراقبم بودید گلی خانم...مدیونتون هستم...من پرستارم ..شمارمو براتون می نویسم کاری داشتید حتما تماس بگیرید
کمی تعجب کرد
حق داشت...الان باید گوشه گیر و افسرده بشم بخاطر اتفاق چند شب پیش ...نه اینکه پاشم برم به زندگیم برسم
اما حتی وقت غصه خوردن هم ندارم..باید دردامو تو خودم بریزم... باید بخاطر بابا هم شده قوی باشم
با صدای زنگ در رفت درو باز کنه
چند لحظه بعد کتی شتاب زده اومد تو با دیدن من کپ کرد
۱۷.۰k
۰۲ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.