عاقبت اعتماد ⛓️(14)
عاقبت اعتماد ⛓️(14)
جیمین
وقتی رسیدم ماشینو دادم نگهبان پارک کنه سمت آسانسور رفتم و دکمه اس رو فشار دادم
اوه حالا حالاها طول میکشه تا بیاد، سمت پله رفتم و تند تند پله ها رو بالا رفتم...
داخل راهرو می گشتم و دنبال اتاقش بودم
*105*
درسته! 105....
تقه ای به در زدم..دوباره در زدم
بهش گفته بودم میام یعنی نیستش؟
خواستم دوباره در بزنم که در باز شد
جیمین. 4 ساعته علافم کردم پس چرا در باز نمیکنی؟
فلیکس. پس سلامت کو؟ نچ نچ گشنه ات بود؟ یه چیزی میخوردی بعد میومدی
جیمین.چقد هم مهمون نواز هستی شما برو کنار
فلیکس. میدونم خیلی مهمون نواز هستم نیاز به گفتن نیس عاسیسم!
جیمین. فلیکسسس! نیومدم شوخی کنیم! کارت دارم زمان کمه! اگه نمیخوای بزاری بیام تو همینجا کارمونو انجام بدیم!
فلیکس. بیا تو بابا بی ادبّ (رفت کنار و جیمین رفت داخل) نمیدونم چرا مامان به تو ادب یاد نداد؟
جیمین. فلیکس!
فلیکس. ها
جیمین. لی هان! رئیس همون شرکت کلاه بردار...یادته که؟
فلیکس. اوم آره مگه میشه یادم نباشه؟
جیمین. اوم نمیدونم.
فلیکس.حالا چیشده؟ یاد اون افتادی؟
جیمین. زنده اس. نمرده
فلیکس. چییی(متعجب)اون جلوی چشم های خودم داشت جون میداد اونوقت میگی زنده اس؟
.
جیمین. اولش تردید داشتم و فکر میکردم تشابه اسمی باشه ولی اینطور نبود الان رئیس باند قتل تاریکیه
...... (اتفاقاتی که از پارت 1 تا14 افتاد رو تعریف میکنه)
ادامه دارد...
یه چیزی بگم گیج نشید فلیکس داداش جیمینه حالا باهاش آشنا میشید
اسلاید 2 فلیکس
اسلاید 3 اتاق فلیکس
جیمین
وقتی رسیدم ماشینو دادم نگهبان پارک کنه سمت آسانسور رفتم و دکمه اس رو فشار دادم
اوه حالا حالاها طول میکشه تا بیاد، سمت پله رفتم و تند تند پله ها رو بالا رفتم...
داخل راهرو می گشتم و دنبال اتاقش بودم
*105*
درسته! 105....
تقه ای به در زدم..دوباره در زدم
بهش گفته بودم میام یعنی نیستش؟
خواستم دوباره در بزنم که در باز شد
جیمین. 4 ساعته علافم کردم پس چرا در باز نمیکنی؟
فلیکس. پس سلامت کو؟ نچ نچ گشنه ات بود؟ یه چیزی میخوردی بعد میومدی
جیمین.چقد هم مهمون نواز هستی شما برو کنار
فلیکس. میدونم خیلی مهمون نواز هستم نیاز به گفتن نیس عاسیسم!
جیمین. فلیکسسس! نیومدم شوخی کنیم! کارت دارم زمان کمه! اگه نمیخوای بزاری بیام تو همینجا کارمونو انجام بدیم!
فلیکس. بیا تو بابا بی ادبّ (رفت کنار و جیمین رفت داخل) نمیدونم چرا مامان به تو ادب یاد نداد؟
جیمین. فلیکس!
فلیکس. ها
جیمین. لی هان! رئیس همون شرکت کلاه بردار...یادته که؟
فلیکس. اوم آره مگه میشه یادم نباشه؟
جیمین. اوم نمیدونم.
فلیکس.حالا چیشده؟ یاد اون افتادی؟
جیمین. زنده اس. نمرده
فلیکس. چییی(متعجب)اون جلوی چشم های خودم داشت جون میداد اونوقت میگی زنده اس؟
.
جیمین. اولش تردید داشتم و فکر میکردم تشابه اسمی باشه ولی اینطور نبود الان رئیس باند قتل تاریکیه
...... (اتفاقاتی که از پارت 1 تا14 افتاد رو تعریف میکنه)
ادامه دارد...
یه چیزی بگم گیج نشید فلیکس داداش جیمینه حالا باهاش آشنا میشید
اسلاید 2 فلیکس
اسلاید 3 اتاق فلیکس
۶۸۸
۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.