پارت ۲۷
پارت ۲۷
فلش بک از جنگل به خونه ی لیسا
لیسا ویو
با اتوبوس تا جنگل رفتم ولی یاد شوگا افتادم که نیومده بود گفت که خوشش نمیاد پس منم برگشتم
بهش پیام دادم
لیسا: برای شب میای شام خونمون؟
شوگا: او حتما
زنگ خونه خورد همه چیز اماده بود از نودلا گرفته تا دوکبوکی های پنیری .
لیسا: سلاممم شوگی
شوگا: سلام بیب
شوگا : به به چه شامی بیا بخوریم دیر شده
غذا رو خوردیم که شوگا شروع کرد به بوسیدن من
شوگا ویو
نمیخواستم دردش بیاد ولی برای اینکه با من بمونه باید اینکارو میکردم
شروع کردم لباساشو دراوردم اونم اعتراض نمیکرد . لباش و گرنشو مکیدم و سینه هاشو مکیدم که اه ناله هاش شروع شد . توش تلنبه میزدم همینطوری ادامه داشت که یک انگشتمو توش کردم
لیسا: عاححح نکننن درد دارههه
شوگا: نترس
دوتا انگشتم توش کردم که جیغ بلندی کشید که خونه رو گرفت. رفتم ک*صشو مکیدم انقد مکیدم که ابش پاشید تو دهنم. بعد ۲ راند تموم شد. حتا خود لیسا فهمیده بود که قصطم چی بود. رفتیم حموم بعد گرفتیم مثل کوالا ها خوابیدیم . خوشحال شدم که لیساهم عاشق خوابیدنه
کوک ویو
فلش بک به صبحانه توی جنگل
_ خانم بزارین برم چک کنم حتما پیداش میشه
مدیر: نه تصمیم گرفتم ببینم تنهایی قراره چیکار کنه وقتی صبحانتون تموم شد میتونین برید پیداش کنین
بعد صبحانه
×داداش منو رزی هم میایم که بگردیم
_ نه فقط خودم میرم پیداش میکنم. شاید تو کلبه باشه
+ باشه ولی.... چیزیش نشده باشه؟
_ نه نترس چیزی نمیشه
رفتم تا ببینم این دختر کجا رفته.......
the end
فلش بک از جنگل به خونه ی لیسا
لیسا ویو
با اتوبوس تا جنگل رفتم ولی یاد شوگا افتادم که نیومده بود گفت که خوشش نمیاد پس منم برگشتم
بهش پیام دادم
لیسا: برای شب میای شام خونمون؟
شوگا: او حتما
زنگ خونه خورد همه چیز اماده بود از نودلا گرفته تا دوکبوکی های پنیری .
لیسا: سلاممم شوگی
شوگا: سلام بیب
شوگا : به به چه شامی بیا بخوریم دیر شده
غذا رو خوردیم که شوگا شروع کرد به بوسیدن من
شوگا ویو
نمیخواستم دردش بیاد ولی برای اینکه با من بمونه باید اینکارو میکردم
شروع کردم لباساشو دراوردم اونم اعتراض نمیکرد . لباش و گرنشو مکیدم و سینه هاشو مکیدم که اه ناله هاش شروع شد . توش تلنبه میزدم همینطوری ادامه داشت که یک انگشتمو توش کردم
لیسا: عاححح نکننن درد دارههه
شوگا: نترس
دوتا انگشتم توش کردم که جیغ بلندی کشید که خونه رو گرفت. رفتم ک*صشو مکیدم انقد مکیدم که ابش پاشید تو دهنم. بعد ۲ راند تموم شد. حتا خود لیسا فهمیده بود که قصطم چی بود. رفتیم حموم بعد گرفتیم مثل کوالا ها خوابیدیم . خوشحال شدم که لیساهم عاشق خوابیدنه
کوک ویو
فلش بک به صبحانه توی جنگل
_ خانم بزارین برم چک کنم حتما پیداش میشه
مدیر: نه تصمیم گرفتم ببینم تنهایی قراره چیکار کنه وقتی صبحانتون تموم شد میتونین برید پیداش کنین
بعد صبحانه
×داداش منو رزی هم میایم که بگردیم
_ نه فقط خودم میرم پیداش میکنم. شاید تو کلبه باشه
+ باشه ولی.... چیزیش نشده باشه؟
_ نه نترس چیزی نمیشه
رفتم تا ببینم این دختر کجا رفته.......
the end
۳.۴k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.