میراث ابدی 💜پــارت³⁹💜 کپ👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*مانیـا
خوشبختانه میورانگو پیدا کردیم کناره دریاچه بود. از صبح حالت تهوع داشتم. پزشک مخصوصمو خبر کردم......
پزشک: بانوی من بهتون تبریک میگم شما باردارد.
ــ واقعا؟!!!
پزشک: بله.
ــ خب.. خب تو به هیچ کس نگو خودم میگم. باشه؟
پزشک: چشم بانو.
ــ میتونی بری.
یعون: بانو بهتون تبریک میگم. کی به عالیجناب میگید؟
ــ شب.
رنگش پرید نمیدونم چرا.......
ــ چیزی شده؟
یعون: نهههه. بهتر نیس الان برید بگید؟
ــ نه میخوام شب سکته بزنه.
یعون: باشه.
+ آخجون قراره آبجی بشم.
ــ یا خداااا. میورانگ؟ از کی اینجایی؟
از پشت تابلو اومد بیرون........
میورانگ: از همون اول.
ــ مگه بهت نگفتم گوش دادن به حرفای دیگران کار زشتیه؟
میورانگ: شما که دیگران نیستید مامانی.
ــ نوچ نوچ خیلی پررویی.
میورانگ: اینو به شما رفتم.
یعنی عین اداهایی که من سر مامانم درمیاوردمو اون داره سرم میاره. میگن دعای مادران همیشه برآورده میشه. اینم بلای منه...........
یعون: پرنسس خانم صبح کجا رفته بودید؟
میورانگ: دریاچه دیگه.
یعون: پس چرا لباساتون بوی کباب ماهی میداد؟
میورانگ: قبلا رفته بودم به آشپزخونه سلطنتی.
ــ امروز ماهی نداشتن. کجا رفته بودی؟
سرشو انداخت زمین........
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره 💜
#میراث_ابدی
*مانیـا
خوشبختانه میورانگو پیدا کردیم کناره دریاچه بود. از صبح حالت تهوع داشتم. پزشک مخصوصمو خبر کردم......
پزشک: بانوی من بهتون تبریک میگم شما باردارد.
ــ واقعا؟!!!
پزشک: بله.
ــ خب.. خب تو به هیچ کس نگو خودم میگم. باشه؟
پزشک: چشم بانو.
ــ میتونی بری.
یعون: بانو بهتون تبریک میگم. کی به عالیجناب میگید؟
ــ شب.
رنگش پرید نمیدونم چرا.......
ــ چیزی شده؟
یعون: نهههه. بهتر نیس الان برید بگید؟
ــ نه میخوام شب سکته بزنه.
یعون: باشه.
+ آخجون قراره آبجی بشم.
ــ یا خداااا. میورانگ؟ از کی اینجایی؟
از پشت تابلو اومد بیرون........
میورانگ: از همون اول.
ــ مگه بهت نگفتم گوش دادن به حرفای دیگران کار زشتیه؟
میورانگ: شما که دیگران نیستید مامانی.
ــ نوچ نوچ خیلی پررویی.
میورانگ: اینو به شما رفتم.
یعنی عین اداهایی که من سر مامانم درمیاوردمو اون داره سرم میاره. میگن دعای مادران همیشه برآورده میشه. اینم بلای منه...........
یعون: پرنسس خانم صبح کجا رفته بودید؟
میورانگ: دریاچه دیگه.
یعون: پس چرا لباساتون بوی کباب ماهی میداد؟
میورانگ: قبلا رفته بودم به آشپزخونه سلطنتی.
ــ امروز ماهی نداشتن. کجا رفته بودی؟
سرشو انداخت زمین........
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره 💜
#میراث_ابدی
۹۷.۲k
۳۰ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.