مست خون✞︎فیک جونگ کوک✞︎ادامه ی پارت اول
تو راه بودم که هیون سوک بم زنگ زد
( علامت هیون سوک ~ )
~ سلام نونا
+ سلام
~ نونا میتونی یکم پول به حسابم واریز کنی باید خسارتی که به ماشین رئیسم وارد کردمو بدم
+ ( با بغض ) آخه چرا امروز نمیتونستی فردا اینو ازم بخوای چرا تا دیروز همه چی خوب بود ؟
~ یااا نونا اگه نمیخوای بگو نمیخوام دیگه چرا داری اینجوری میکی فک کنم روز سختی داشتی از صدات معلومه برو یکم استراحت کن ......فعلا ( تلفنو زود قطع میکنه)
+ معلومه که نمیدونی دارم چقد سختی میکشم
+ میخواستم درو باز کنم که یه صدای ناله میومد
چن بار اطرافو نگاه کردم ولی کسی نبود هوا کاملا تاریک شده بود و انگار صدا داشت از یه کوچه ی بم بست میومد نمیخواستم به اون صدا ها گوش بدم رمز درو زدم داشتم خودمو وادار میکردم که هیچکاری نکنم
@ یااا ا/ت تو که نمیخوای تنهاش بزاری میخوای تو این سه ماه همینطور بی احساس بمونی ؟؟؟
+ هوفففف بسه دیگه میرم ببینم صدا از کجا میاد
+ هی آقا ......چن بار تکونش دادم ولی انگار نه انگار.......
دستمو بردم زیر گردنش ........نمرده ..... ولی اگه تنهاش بزارم میمیره اینم یه بدبختی دیگه هیمممممم اصن ولش دستشو انداختم دور گردنم و بزور بردمش تو خونم آروم آروم بردمش سمت تخت و رفتمو جعبه ی کمک های اولیه رو آوردم دکمه های لباسشو باز کردم /😈
( منحرفا اعظم تو کامنتا اعلام حضور کنن 😈😹😹😹😹)
+ دکمه های لباسشو باز کردم زخمش عمیق بود و یه تیکه تیغ تو زخمش گیر کرده بود نمیتونستم دکتر خبر کنم چون اونوقت به خودم مشکوک میشدن و ازم بازجویی میکردن ( به صورت کوک زل میزنه ) نگران نباش نمیمیری خودم تیغو از شکمت میارم بیرون...............نباید زیاد سختباشه ......................من میتونم آره من میتونم............شروع میکنم
( علامت هیون سوک ~ )
~ سلام نونا
+ سلام
~ نونا میتونی یکم پول به حسابم واریز کنی باید خسارتی که به ماشین رئیسم وارد کردمو بدم
+ ( با بغض ) آخه چرا امروز نمیتونستی فردا اینو ازم بخوای چرا تا دیروز همه چی خوب بود ؟
~ یااا نونا اگه نمیخوای بگو نمیخوام دیگه چرا داری اینجوری میکی فک کنم روز سختی داشتی از صدات معلومه برو یکم استراحت کن ......فعلا ( تلفنو زود قطع میکنه)
+ معلومه که نمیدونی دارم چقد سختی میکشم
+ میخواستم درو باز کنم که یه صدای ناله میومد
چن بار اطرافو نگاه کردم ولی کسی نبود هوا کاملا تاریک شده بود و انگار صدا داشت از یه کوچه ی بم بست میومد نمیخواستم به اون صدا ها گوش بدم رمز درو زدم داشتم خودمو وادار میکردم که هیچکاری نکنم
@ یااا ا/ت تو که نمیخوای تنهاش بزاری میخوای تو این سه ماه همینطور بی احساس بمونی ؟؟؟
+ هوفففف بسه دیگه میرم ببینم صدا از کجا میاد
+ هی آقا ......چن بار تکونش دادم ولی انگار نه انگار.......
دستمو بردم زیر گردنش ........نمرده ..... ولی اگه تنهاش بزارم میمیره اینم یه بدبختی دیگه هیمممممم اصن ولش دستشو انداختم دور گردنم و بزور بردمش تو خونم آروم آروم بردمش سمت تخت و رفتمو جعبه ی کمک های اولیه رو آوردم دکمه های لباسشو باز کردم /😈
( منحرفا اعظم تو کامنتا اعلام حضور کنن 😈😹😹😹😹)
+ دکمه های لباسشو باز کردم زخمش عمیق بود و یه تیکه تیغ تو زخمش گیر کرده بود نمیتونستم دکتر خبر کنم چون اونوقت به خودم مشکوک میشدن و ازم بازجویی میکردن ( به صورت کوک زل میزنه ) نگران نباش نمیمیری خودم تیغو از شکمت میارم بیرون...............نباید زیاد سختباشه ......................من میتونم آره من میتونم............شروع میکنم
۸۹.۶k
۲۲ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.