پلیس خلافکار من
پلیس خلافکار من
*<My criminal police>*
پارت ۱۱
رفتم پایین و کنار بقیه اکیپ وایسادم حس بدی داشتم فکر میکردم اگه اینکارو بکنم جونگ کوک نا امید میشه
تهیونگ:ا.ت آماده باش
ا.ت:باشه
(در همین حال)
جونگ کوک:سوهو دیوونه شدی؟من فقط یه نفرو از زندون فراری دادم چرا باید اعدام بشم؟
سوهو:جونگ کوک فراری دادن یه زندونی اونم سابقه دار جرم خیلی سنگینیه من نمیخوام تو رو اعدام کنن ولی چاره ای نیست
جونگ کوک:ولی میتونم فرار کنم از اینجا
سوهو:دیوونه شدی؟این همه نگهبان اون بیرونه بیایی برین یه تیر وسط پیشونیت میخوابه
جونگ کوک: تونستم ا.ت و فراری بدم پس میتونم خودمم فراری بدم
سوهو:ببین پای منو وسط نکشی
جونگ کوک:باشه
ا.ت:ولی چان این در آهنیه
چان:در با تهیونگ تو فقط باید جایزه رو برداری
ا.ت:خوب چرا تهیونگ بر نداره
تهیونگ:چون کارم این نیست
ا.ت:ایشش باشه
(۳۰ دقیقه بعد)
چان:تموم شد؟برداشتیش؟
ا.ت:آره تموم شد بریم
ا.ت:
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم این اولین وسیله گرون قیمتی بود که دزدی کرده بودم میتونستم باهاش یه خونه بگیرم ولی ولش
جونگ کوک:
کم کم آماده بودم که فرار کنم لباسای سوهو رو پوشیده بودم و یه ماسک زده بودم
از اتاق رفتم بیرون از نگهبانا رد شدم و رفتم تو حیاط برای یکم با تو حیاط چرخ زدم و نزدیک در شدم کلید و انداختم تو در و در و باز کردم
سریع تر از قبل میدوییدم دلم برای ا.ت تنگ شده بود
چان:خوب برای این که این عملیات به خوبی تموم شد مشروب آزاده
ا.ت:من نمیخورم
چان:تو یکی باید بخوری اولین ماموریتت بود نا سلامتی
ا.ت:
داشتیم حرف میزدیم که راننده ترمز کرد و شروع کرد به داد و بیداد
همه اومدن پایین تا ببینن چی شده با بیرون اومدن از ماشین خشکم زد باورم نمیشد
ا.ت:ج جونگ کوک؟
جونگ کوک:
با دیدن ا.ت قلبم شروع به تپیدن کرد خنده رو لبام اومد
رفتم بغلش کردم
جونگ کوک:ا.ت ... چقدر بزرگ شدی
ا.ت:ما فقط ۱ هفته از هم فاصله داشتیم
جونگ کوک:این یه هفته اندازه ۷ سال گذشت
چان:خوب عضو جدید داریم؟
لایک؟:(
اینو لایک کنید لایک بره بالا بعدی و میزارم
*<My criminal police>*
پارت ۱۱
رفتم پایین و کنار بقیه اکیپ وایسادم حس بدی داشتم فکر میکردم اگه اینکارو بکنم جونگ کوک نا امید میشه
تهیونگ:ا.ت آماده باش
ا.ت:باشه
(در همین حال)
جونگ کوک:سوهو دیوونه شدی؟من فقط یه نفرو از زندون فراری دادم چرا باید اعدام بشم؟
سوهو:جونگ کوک فراری دادن یه زندونی اونم سابقه دار جرم خیلی سنگینیه من نمیخوام تو رو اعدام کنن ولی چاره ای نیست
جونگ کوک:ولی میتونم فرار کنم از اینجا
سوهو:دیوونه شدی؟این همه نگهبان اون بیرونه بیایی برین یه تیر وسط پیشونیت میخوابه
جونگ کوک: تونستم ا.ت و فراری بدم پس میتونم خودمم فراری بدم
سوهو:ببین پای منو وسط نکشی
جونگ کوک:باشه
ا.ت:ولی چان این در آهنیه
چان:در با تهیونگ تو فقط باید جایزه رو برداری
ا.ت:خوب چرا تهیونگ بر نداره
تهیونگ:چون کارم این نیست
ا.ت:ایشش باشه
(۳۰ دقیقه بعد)
چان:تموم شد؟برداشتیش؟
ا.ت:آره تموم شد بریم
ا.ت:
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم این اولین وسیله گرون قیمتی بود که دزدی کرده بودم میتونستم باهاش یه خونه بگیرم ولی ولش
جونگ کوک:
کم کم آماده بودم که فرار کنم لباسای سوهو رو پوشیده بودم و یه ماسک زده بودم
از اتاق رفتم بیرون از نگهبانا رد شدم و رفتم تو حیاط برای یکم با تو حیاط چرخ زدم و نزدیک در شدم کلید و انداختم تو در و در و باز کردم
سریع تر از قبل میدوییدم دلم برای ا.ت تنگ شده بود
چان:خوب برای این که این عملیات به خوبی تموم شد مشروب آزاده
ا.ت:من نمیخورم
چان:تو یکی باید بخوری اولین ماموریتت بود نا سلامتی
ا.ت:
داشتیم حرف میزدیم که راننده ترمز کرد و شروع کرد به داد و بیداد
همه اومدن پایین تا ببینن چی شده با بیرون اومدن از ماشین خشکم زد باورم نمیشد
ا.ت:ج جونگ کوک؟
جونگ کوک:
با دیدن ا.ت قلبم شروع به تپیدن کرد خنده رو لبام اومد
رفتم بغلش کردم
جونگ کوک:ا.ت ... چقدر بزرگ شدی
ا.ت:ما فقط ۱ هفته از هم فاصله داشتیم
جونگ کوک:این یه هفته اندازه ۷ سال گذشت
چان:خوب عضو جدید داریم؟
لایک؟:(
اینو لایک کنید لایک بره بالا بعدی و میزارم
۲.۱k
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.