پارت۴
بعد غذا میزو جمع کردیم
کوک:ات نمی خوای بلند شی
ات:میخوام ولی نمی تونم بلد نیستم راه برم
کوک ات رو براید استایل بغل کرد و گذاشتش روی مبل
جیمین ویو
داشتیم میزو جمع میکردیم که یهو کوک اتو براید استایل بغل کرد
حسودیم شد ولی چرا ؟
این چه حسیه که به این دختر دارم ؟
با صدای یکی از فکر بیرون اومدم
تهیونگ :دوستش داری ؟
جیمین: اگه بگم نه دروغ گفتم اگه بگم آره بازم دروغ گفتم
تهیونگ : بیخیال خودت به مرور زمان متوجه میشی
نامجون :ات گفتی راه رفتن بلد نیستی
ات:آره بلد نیستم
منو پسرا کمکت میکنیم
یکم که باهاش کار کردیم دیگه میتونست راه بره ولی زود خسته میشد
جی هوپ:بچه ها نظرتون چیه بریم جنگل
پسرا :آره بریم
کوک:ات تو هم موافقی
ات:اوکی میام
بعد چند ساعت رسیدیم جنگل قرار شد شبو بمونیم
کوک: آخیش بلاخره رسیدیم خسته شدم انقدر نشستم ات میای منو تو بریم تو جنگل راه بریم
ات:باشه
جین:بچه ها زیاد دور نشید
کوک:باشه هیونگ
بعد ده دقیقه راه رفتن رسیدیم وسط جنگل
ات:خسته شدم میشه بشینیم
کوک:باشه
زیر یه درخت نشستیم
کوک همینطور به ات خیره شده بود
ات:چیزی شده
کوک:نه
ات:پس چرا بهم خیره شدی
کوک:چون خوشگلی
اینو گفت و آروم به ات نزدیک شد
ولبشو روی لبای ات گذاشت
۲۰تا لایک
۱۰تا کامنت
کوک:ات نمی خوای بلند شی
ات:میخوام ولی نمی تونم بلد نیستم راه برم
کوک ات رو براید استایل بغل کرد و گذاشتش روی مبل
جیمین ویو
داشتیم میزو جمع میکردیم که یهو کوک اتو براید استایل بغل کرد
حسودیم شد ولی چرا ؟
این چه حسیه که به این دختر دارم ؟
با صدای یکی از فکر بیرون اومدم
تهیونگ :دوستش داری ؟
جیمین: اگه بگم نه دروغ گفتم اگه بگم آره بازم دروغ گفتم
تهیونگ : بیخیال خودت به مرور زمان متوجه میشی
نامجون :ات گفتی راه رفتن بلد نیستی
ات:آره بلد نیستم
منو پسرا کمکت میکنیم
یکم که باهاش کار کردیم دیگه میتونست راه بره ولی زود خسته میشد
جی هوپ:بچه ها نظرتون چیه بریم جنگل
پسرا :آره بریم
کوک:ات تو هم موافقی
ات:اوکی میام
بعد چند ساعت رسیدیم جنگل قرار شد شبو بمونیم
کوک: آخیش بلاخره رسیدیم خسته شدم انقدر نشستم ات میای منو تو بریم تو جنگل راه بریم
ات:باشه
جین:بچه ها زیاد دور نشید
کوک:باشه هیونگ
بعد ده دقیقه راه رفتن رسیدیم وسط جنگل
ات:خسته شدم میشه بشینیم
کوک:باشه
زیر یه درخت نشستیم
کوک همینطور به ات خیره شده بود
ات:چیزی شده
کوک:نه
ات:پس چرا بهم خیره شدی
کوک:چون خوشگلی
اینو گفت و آروم به ات نزدیک شد
ولبشو روی لبای ات گذاشت
۲۰تا لایک
۱۰تا کامنت
۳۴.۸k
۱۸ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.