پارت ۷ رابطه ی مافیایی
پارت ۷ رابطه ی مافیایی
بعد به بادیگارد ها دستور دادم دوست سوا رو به زیر زمین ببرن بعد سریع رفتم سمت اتاق
سوا سریع دوستات رو ببر بیرون سریع{عصبی}
*اما..
اما نداره سریع
*خب بگو چی شده
بعدا . بیشتر از این نمیخوام بحث کن
*خب اوکی اروم باش
《علامت لیا ؛》
؛خب بهتره که من دیگه برم《درحال جمع کردن وسایل》
؛..اهم اهم خب سوا جون خدافظ بعدا باهم صحبت میکنیم ....خدافظ خانم پارک
اوهوم
*آبجی
..............
شرط نداره
*آبجی میگم که چرا اینطوری میکنی ها الان خیلات راهت شد که جلوی دوستام من رو ضایع کردی《جیغ و گریه》
هووو سوا جو ورت داشته؟
*نه
پس چی بلغور بلغور میکنی{بلغوروبلغورهمون زر زر میشه}
یادت نره من بزرگترم من نمیخوام باهات ور بیافتم و بهت بی احترامی کنم اگه زیاد از حد خودت زر زر کنی با یه سیلی جانانه در خدمتم
بعد به بادیگارد ها دستور دادم دوست سوا رو به زیر زمین ببرن بعد سریع رفتم سمت اتاق
سوا سریع دوستات رو ببر بیرون سریع{عصبی}
*اما..
اما نداره سریع
*خب بگو چی شده
بعدا . بیشتر از این نمیخوام بحث کن
*خب اوکی اروم باش
《علامت لیا ؛》
؛خب بهتره که من دیگه برم《درحال جمع کردن وسایل》
؛..اهم اهم خب سوا جون خدافظ بعدا باهم صحبت میکنیم ....خدافظ خانم پارک
اوهوم
*آبجی
..............
شرط نداره
*آبجی میگم که چرا اینطوری میکنی ها الان خیلات راهت شد که جلوی دوستام من رو ضایع کردی《جیغ و گریه》
هووو سوا جو ورت داشته؟
*نه
پس چی بلغور بلغور میکنی{بلغوروبلغورهمون زر زر میشه}
یادت نره من بزرگترم من نمیخوام باهات ور بیافتم و بهت بی احترامی کنم اگه زیاد از حد خودت زر زر کنی با یه سیلی جانانه در خدمتم
۵.۰k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.