Part 3
Part 3
لونا: نه پدر این اصلا درست نیست
تهیونگ: درسته پدر اون هنوز بچست
میلن: خیر همین که گفتم
لونا: نگران نباش سویا منو تهیونگ درستش میکنیم
سویا: نه اونی من میرم
لونا: چی؟
تهیونگ: سویا تو نمیتونی
سویا: چرا میتونم خوبم میتونم
میلن: آفرین دختر قشنگم
تهیونگ: پدر ما باید حرف بزنیم،من،شما و لونا
میلن: خیلی خوب باشه
سویا: پدر و میلن و تهیونگ رفتن اتاق کار پدر من موندم و کوک
کوک: میگم سویا مطمئنی میتونی؟
سویا: آره چرا که نه
کوک: ولی یه چیزی بهت میگم
سویا: بگو
کوک: عشق چیز خطرناکیه
سویا: منظورت چیه؟
کوک: ببین این که یه نفر رو بدون این که عاشقش بشی عاشق خودت کنی خیلی سخته ممکنه خودت هم عاشقش بشی...
سویا: نه اوپا من عاشق قاتل مادرم بشم اون عوضی رو با دستای خودم میکشم
کوک: از ما گفتن بود ما گفتیم بعد نگی نگفتما
باشه حالا.....
............
آنچه پیش خواهد آمد
لونا: باشه هرچور خودت میدونی
.........
تهیونگ: مطمئنی میتونی؟
سویا: آره
.........
سویا: بای بای کوک
...............
لونا: نه پدر این اصلا درست نیست
تهیونگ: درسته پدر اون هنوز بچست
میلن: خیر همین که گفتم
لونا: نگران نباش سویا منو تهیونگ درستش میکنیم
سویا: نه اونی من میرم
لونا: چی؟
تهیونگ: سویا تو نمیتونی
سویا: چرا میتونم خوبم میتونم
میلن: آفرین دختر قشنگم
تهیونگ: پدر ما باید حرف بزنیم،من،شما و لونا
میلن: خیلی خوب باشه
سویا: پدر و میلن و تهیونگ رفتن اتاق کار پدر من موندم و کوک
کوک: میگم سویا مطمئنی میتونی؟
سویا: آره چرا که نه
کوک: ولی یه چیزی بهت میگم
سویا: بگو
کوک: عشق چیز خطرناکیه
سویا: منظورت چیه؟
کوک: ببین این که یه نفر رو بدون این که عاشقش بشی عاشق خودت کنی خیلی سخته ممکنه خودت هم عاشقش بشی...
سویا: نه اوپا من عاشق قاتل مادرم بشم اون عوضی رو با دستای خودم میکشم
کوک: از ما گفتن بود ما گفتیم بعد نگی نگفتما
باشه حالا.....
............
آنچه پیش خواهد آمد
لونا: باشه هرچور خودت میدونی
.........
تهیونگ: مطمئنی میتونی؟
سویا: آره
.........
سویا: بای بای کوک
...............
۱.۱k
۱۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.