Betrayal p12
قیافش اشناس مردم رو زدم کنار رفتم جلو که دیدم اون امکان نداشت جیمین بود
ات. جیغغغغغغغ جیمین جیمین پاشو(گریه)
از زبان نویسنده زیباتون🤣😎
ات همش جیمین رو تکون میداد گریه داد میزد که بورا از خونه زد بیرون (بخاطر اینکه به خونشون نزدیکه و صدای داد گریه ات تا خونه رفته)
بورا. مامانی؟؟!!
ات.(گریه)
بورا. مامانی گریه نکن این اقاهه کیه؟(گریه)
که یهو ات بیهوش شد
بورا. مامانییییی(جیغغغ داددد)
آمبولانس امد اینارو برد جیمین رفت اتاق عمل بورا هم پیش ات بود به ات سرم وصل کرده بودن
دکتر. خانم کوچلو؟
بورا. بـ بله(گریه)
دکتر. شماره از آشناهاتون رو میدونی؟
بورا. دایی! دایی نامجون اره
دکتر. شمارشو بلدی؟
بورا. هوم....
دکتر زنگ زد
نامجون. بله بفرمایید
دکتر. من از بیمارستان... زنگ میزنم خانم پارک ات(طلاق نگرفتنا) از حال رفتن
نامجون. چـ چـ چی؟امدم
نامجون سریع سوار ماشینش شد رفت سمت بیمارستان
ویو یونگی(گایز اسم لیا به مینسو تبدیل میشه اوکی؟)
یونگی. چرا نمیاد خونه دیر وقته
جین. نمیدونم اهه
که مینسو(همون لیا) داشت شبکه هارو عوض میکرد که یهو اخبار بود داشت یه خودکشی رو نشون میداد
یونگی. بزار بمونه
اخبار. امروز در ساعت... در مکان... یک مرد که معلوم بود واسه کشور مانیست از پل فلان خودشو انداخته پایین بعدچند تحقیق فهمیدیم که ایشون همون اقای پارک جیمین معروف کره هستن ایشون در بیمارستان... تهت مراقبت هستن
یونگی. چیشد ترجمه کنید عکس جیمین اونجا چه غلطی میکرد
مینسو. وای بدبخت شدیم
جین. بلندشووو بلند شووو(داد. گریه)
یونگی. چیشده؟؟؟
مینسو. جـ جـ جیمین خودکشی کرده(بغض)
یونگی. چـ چـ چی😳😭
رفتن بیمارستان که با نامجون روبه رو شدن
نامحون. عاااآقای سوکجین؟
جین. پدصگگگ همش تقصیر توعه(عربریده)
یونگی. یه دونه زد زیر گوش نامجون(بچممم)
نامجون. چتونه شما؟؟؟
یونگی. اگه اگه تو با ات ازدواج نمیکردی الان اینطوری نمیشد الان جیمین خودکشی نمیکرد
نامجون. ازدواج؟ خودکشی؟
یونگی. اییی دارم دیونه میشم اکه بلایی سر جیمین بیاد چی
نانجون. اول اینکه ات خواهر منه خاک برسرا دوم اینکه جیمین همون شوهر ات؟
یونگی. چـ چـ چـ چی ببخشید زدمت اره همون
که یهو بورا امد
بورا. داییی😭مامان بیدار نمیشه
یونکی. خرگوش کوچلو؟ 🥺
بورا. هن؟ خرگوش؟ توعم گربه 😛
یونگی محکم بورا رو بغل کرد
دکتر امد
جین. حالش چطوره ها؟
دکتر....
خ
م
ا
ر
ی
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
ات. جیغغغغغغغ جیمین جیمین پاشو(گریه)
از زبان نویسنده زیباتون🤣😎
ات همش جیمین رو تکون میداد گریه داد میزد که بورا از خونه زد بیرون (بخاطر اینکه به خونشون نزدیکه و صدای داد گریه ات تا خونه رفته)
بورا. مامانی؟؟!!
ات.(گریه)
بورا. مامانی گریه نکن این اقاهه کیه؟(گریه)
که یهو ات بیهوش شد
بورا. مامانییییی(جیغغغ داددد)
آمبولانس امد اینارو برد جیمین رفت اتاق عمل بورا هم پیش ات بود به ات سرم وصل کرده بودن
دکتر. خانم کوچلو؟
بورا. بـ بله(گریه)
دکتر. شماره از آشناهاتون رو میدونی؟
بورا. دایی! دایی نامجون اره
دکتر. شمارشو بلدی؟
بورا. هوم....
دکتر زنگ زد
نامجون. بله بفرمایید
دکتر. من از بیمارستان... زنگ میزنم خانم پارک ات(طلاق نگرفتنا) از حال رفتن
نامجون. چـ چـ چی؟امدم
نامجون سریع سوار ماشینش شد رفت سمت بیمارستان
ویو یونگی(گایز اسم لیا به مینسو تبدیل میشه اوکی؟)
یونگی. چرا نمیاد خونه دیر وقته
جین. نمیدونم اهه
که مینسو(همون لیا) داشت شبکه هارو عوض میکرد که یهو اخبار بود داشت یه خودکشی رو نشون میداد
یونگی. بزار بمونه
اخبار. امروز در ساعت... در مکان... یک مرد که معلوم بود واسه کشور مانیست از پل فلان خودشو انداخته پایین بعدچند تحقیق فهمیدیم که ایشون همون اقای پارک جیمین معروف کره هستن ایشون در بیمارستان... تهت مراقبت هستن
یونگی. چیشد ترجمه کنید عکس جیمین اونجا چه غلطی میکرد
مینسو. وای بدبخت شدیم
جین. بلندشووو بلند شووو(داد. گریه)
یونگی. چیشده؟؟؟
مینسو. جـ جـ جیمین خودکشی کرده(بغض)
یونگی. چـ چـ چی😳😭
رفتن بیمارستان که با نامجون روبه رو شدن
نامحون. عاااآقای سوکجین؟
جین. پدصگگگ همش تقصیر توعه(عربریده)
یونگی. یه دونه زد زیر گوش نامجون(بچممم)
نامجون. چتونه شما؟؟؟
یونگی. اگه اگه تو با ات ازدواج نمیکردی الان اینطوری نمیشد الان جیمین خودکشی نمیکرد
نامجون. ازدواج؟ خودکشی؟
یونگی. اییی دارم دیونه میشم اکه بلایی سر جیمین بیاد چی
نانجون. اول اینکه ات خواهر منه خاک برسرا دوم اینکه جیمین همون شوهر ات؟
یونگی. چـ چـ چـ چی ببخشید زدمت اره همون
که یهو بورا امد
بورا. داییی😭مامان بیدار نمیشه
یونکی. خرگوش کوچلو؟ 🥺
بورا. هن؟ خرگوش؟ توعم گربه 😛
یونگی محکم بورا رو بغل کرد
دکتر امد
جین. حالش چطوره ها؟
دکتر....
خ
م
ا
ر
ی
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
۲۲.۶k
۰۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.