part 15 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 15 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 15
لبشو گذاشت رو لبم منم همراهی کردم که براید بقل کرد برد رو رو تخت(بقیش با ذهن کثیف خودتون)
(ویو لونا)
صبح با درد بدی بیدار شدم دیدم تهیونگ خیلی کیوته خوابیده داشتن نگاش میکردم
_چیه قشنگم
+ها... چی
_چی داشتی با نگات منو میخوردی
+باشه بابا جذاب
پاشدم که دلم تیر کشید
_خوبی(با نگرانی)
+نه دلم خیلی درد میکنه
_صبر کن
اومد بغلم کرد برد حموم گذاشت منو گذاشت رو پاش دلمو ماساژ میداد که یکم دیدم بهتر شد بعد چند مین از حموم اومدیم بیرون لباسم رو پوشوند لباس خودشم پوشید اومد گفت
_باز من موهاتو خشک کنم
+مگه بلدی
_اره
اومد موهامو خشک کرد رفتیم پایین سرزمین نشستیم میخواستم صبونه بخورم که تهیونگ گفت
_بیا رو پام بشین
باشه ای گفت رفتم رو پاش نشستم برام لقم میگرفت منم میخوردم بعد چند مین صبونمونو خوردیم من از پا تهیونگ پاشدم رفتم رو مبل نشتم تهیونگ هم اومد کنارم
_دلت بهتر شد
+اره بهترم
_خب بیا بعد نهار بریم بیرون چطوره؟
+اره
part 15
لبشو گذاشت رو لبم منم همراهی کردم که براید بقل کرد برد رو رو تخت(بقیش با ذهن کثیف خودتون)
(ویو لونا)
صبح با درد بدی بیدار شدم دیدم تهیونگ خیلی کیوته خوابیده داشتن نگاش میکردم
_چیه قشنگم
+ها... چی
_چی داشتی با نگات منو میخوردی
+باشه بابا جذاب
پاشدم که دلم تیر کشید
_خوبی(با نگرانی)
+نه دلم خیلی درد میکنه
_صبر کن
اومد بغلم کرد برد حموم گذاشت منو گذاشت رو پاش دلمو ماساژ میداد که یکم دیدم بهتر شد بعد چند مین از حموم اومدیم بیرون لباسم رو پوشوند لباس خودشم پوشید اومد گفت
_باز من موهاتو خشک کنم
+مگه بلدی
_اره
اومد موهامو خشک کرد رفتیم پایین سرزمین نشستیم میخواستم صبونه بخورم که تهیونگ گفت
_بیا رو پام بشین
باشه ای گفت رفتم رو پاش نشستم برام لقم میگرفت منم میخوردم بعد چند مین صبونمونو خوردیم من از پا تهیونگ پاشدم رفتم رو مبل نشتم تهیونگ هم اومد کنارم
_دلت بهتر شد
+اره بهترم
_خب بیا بعد نهار بریم بیرون چطوره؟
+اره
۱۱.۸k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.