set me free🔪 p15

دکتر:متأسفم قبلا گفتم متاسفانه نمیشه بچه دار بشید مگر اینکه معجزه بشه

(انقدر گفتید الان بچه دار میشه ولی من از اول هدفم این بود که بچه دار نشه حیح)

جیمین:خیلی ممنون
بریم پرنسسم

ا.ت:بریم(بغض صگی)

رفتن خونه و مامان فضول جیمین و بابای جیمین اومدن

م.ج:چیشد نوه دار میشم؟

ب.ج:زن اول حال خودشون مهمه خوبید

جیمین:آره من خوبم

ب.ج:دخترم خوبی ا.ت بابا

(توجه بابای جیمین خیلییی ا.ت رو دوس داره خداروشکر میکنه که همچین عروسی داره آره خیلی خوبه)

ا.ت:خوبم(بغض صگی)

ویو ا.ت
من بچه دار نمیشم امیدی بهش نیس باید یکاری کنم من که نمیتونم بچه دار بشم نمیتونم طلاق بگیرن تنها راه خودکشیه من باید خود کشی کنم ولی چجوری با چه روشی باید سرچ کنم فردا وقتی جیمین رفت سرکار انجام بدم

ا.ت:راه های خودکشی

ویو ا.ت
چقدر زیاد آورد امممم من ترجیح میدم که رگم رو بزنم بهتره زود میمیرم اگر از پنجره بیفتم امکان زنده بودن هست این راه بهترینه
ببخشید پارک جیمین

جیمین :ا.ت ا.ت با کی حرف میزنی

ا.ت:هی..هیچکس(بغض)

جیمین:وایسا ببینم

اومد تو ا.ت سریع گوشی رو گذاشت کنار و هل شد

جیمین:چیزی شده؟

ا.ت:ن..ن..نه

جیمین:ا.ت عیب نداره از پرورش گاه یدونه بچه میاریم

ا.ت:باش خستم میخوام بخوابم

جیمین:اوکی بیبی بخواب

فردا صبح
ویو جیمین
احساس میکنم ا.ت یچیز رو مخفی میکنه ولی بیخیال دارم میرم براش خوراکی بخرم

جیمین:چاگیا من رفتم

ا.ت:باش

همین که جیمین از اتاق رفت رفتم سراغ تیغ ولی خیلی استرس داشتم

ویو جیمین
یادم اومد سوئیچ ماشین رو بر نداشتم برگشتم خونه دیدم ا.ت نیس رفتم طبقه بالا در قفل بود

جیمین:ا.ت درو باز کن

ا.ت:ببخشید جیمین

جیمین:چی میگی باز کن در رو

ا.ت:بعد من میتونی یه زن دیگه بگیری که بجه دار بشه

جیمین:چی میگی در رو باز کن باز کن ا.ت(داد و بیداد)

ا.ت: خدافظ پارک جیمین بهترین اتفاق زندگیم آشنایی باهات بود خدافظ پارک جیمین

اینو گفت و بعد ...

خماریییییییییییییی