فیک بد بوی مدرسه
part ¹
ویو ات:
بازم یه روز دیگه....خسته شدم همش میرم مدرسه ای وای.....ولی خوبه که دوستام رو میبینم مخصوصا اون جیمین کله شق رو (ببند دهنو)......آخه جیمین بزرگترین دشمن منه بد بوی مدرسه هم هست همهی دخترا روش کراشن ولی من که اصلا ازش خوشم نمیاد.....منو اون همیشه در حال دعوا کردن هستیم در واقع من همیشه رو مخشم..(پسر به این خوبی)....اوه راستی یادم رفت خودم رو معرفی کنم من کیم ات هستم.....
مثل همیشه لباسام رو پوشیدم و رفتم مدرسه.....وقتی رسیدم دیدم هانول روی صندلی نشسته رفتم پیشش:
ات: سلام هانول
هانول: سلام ات خوبی
ات: مرسی تو خوبی
هانول: ممنون.....هی ات نگاه کن جیمین اومد.....
ات: اه اه دوباره این پسرهی چندش یه روز دیگه باید تحملش کنم 'از خداتم باشه"
*که جبمین اومد سمت ات و هانول*
جیمین: به به ات خانوم
ات: به به پسر الکی خوشگل
جیمین: بفهم چی داری میگی
ات: من میفهمم چی دارم میگم این تویی که نمیفهمی!
جیمین: "تا اومدم جوابش رو بدم معلم اومد و مجبور شدم بشینم سر جام"
معلم درس رو داد و رفت دیدم جیمین داره میره سمت در تصمیم گرفتم یکم کرم بریزم.....از جلوم که داشت رد میشد پام رو دراز کردم و با مخ افتاد رو زمین
ات: "خنده" " رو آب بخندی "
جیمین: ای دخترهی هرزه
ات: هرزه خودتی و هفت جد و آبادت
جیمین: یه درسی بهت بدم که بفهمی من کیم "داد"
ات: آره جون خودت منم ترسیدم
*جیمین رفت*
هانول: ات به نظرم کاری که کردی درست نبود
ات: چی چیو درست نبود خیلی هم درست بود حقش همینه
هانول: ات....من از دوستایی مثل تو که اینجورین و بقیه رو اذیت میکنن خوشم نمیاد
ات: منظورت چیه؟
هانول: منظورم اینه که اگه یکبار دیگه کسیو اذیت کنی مخصوصا جیمین دوستیمون به کل نابوده
ات: باشه هانول چرا اینجوری میکنی.....در ضمن جیمین خودش سر به سرم میزاره تقصیر من نیست
هانول: الانم سر به سرت گذاست؟
ات:......خیله خوب هانول دیگه اینکارو نمیکنم فقط باهام قهر نکن به غیر از تو دوست دیگه ای ندارم خودت که میدونی به غیر از تو دوست دیگهای ندارم تروخدا باهام قهر نکن
هانول: به شرط اینه تو هم سر به سر جیمین نزاری!
ات: باشه باشه دیگه سر به سرش نمیذارم
.
.
.
.
کلاس تموم شد و هرکی رفت خونه خودش.....منم ناهارم رو خوردم و درسام رو تا شب خوندم و بعدش زودتر گرفتم خوابیدم که صبح زود بتونم بیدار بشم.
.
.
.
بقیش برا پارت بعد💞
امیدوارم خوشتون اومده باشه
شرایط ۲۵ لایک ۴۰ کامنت
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین #سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات #تکپارتی
#جیمین #نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #تهیونگ #جونگکوک #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک #بی_تی_اس #تهکوک
ویو ات:
بازم یه روز دیگه....خسته شدم همش میرم مدرسه ای وای.....ولی خوبه که دوستام رو میبینم مخصوصا اون جیمین کله شق رو (ببند دهنو)......آخه جیمین بزرگترین دشمن منه بد بوی مدرسه هم هست همهی دخترا روش کراشن ولی من که اصلا ازش خوشم نمیاد.....منو اون همیشه در حال دعوا کردن هستیم در واقع من همیشه رو مخشم..(پسر به این خوبی)....اوه راستی یادم رفت خودم رو معرفی کنم من کیم ات هستم.....
مثل همیشه لباسام رو پوشیدم و رفتم مدرسه.....وقتی رسیدم دیدم هانول روی صندلی نشسته رفتم پیشش:
ات: سلام هانول
هانول: سلام ات خوبی
ات: مرسی تو خوبی
هانول: ممنون.....هی ات نگاه کن جیمین اومد.....
ات: اه اه دوباره این پسرهی چندش یه روز دیگه باید تحملش کنم 'از خداتم باشه"
*که جبمین اومد سمت ات و هانول*
جیمین: به به ات خانوم
ات: به به پسر الکی خوشگل
جیمین: بفهم چی داری میگی
ات: من میفهمم چی دارم میگم این تویی که نمیفهمی!
جیمین: "تا اومدم جوابش رو بدم معلم اومد و مجبور شدم بشینم سر جام"
معلم درس رو داد و رفت دیدم جیمین داره میره سمت در تصمیم گرفتم یکم کرم بریزم.....از جلوم که داشت رد میشد پام رو دراز کردم و با مخ افتاد رو زمین
ات: "خنده" " رو آب بخندی "
جیمین: ای دخترهی هرزه
ات: هرزه خودتی و هفت جد و آبادت
جیمین: یه درسی بهت بدم که بفهمی من کیم "داد"
ات: آره جون خودت منم ترسیدم
*جیمین رفت*
هانول: ات به نظرم کاری که کردی درست نبود
ات: چی چیو درست نبود خیلی هم درست بود حقش همینه
هانول: ات....من از دوستایی مثل تو که اینجورین و بقیه رو اذیت میکنن خوشم نمیاد
ات: منظورت چیه؟
هانول: منظورم اینه که اگه یکبار دیگه کسیو اذیت کنی مخصوصا جیمین دوستیمون به کل نابوده
ات: باشه هانول چرا اینجوری میکنی.....در ضمن جیمین خودش سر به سرم میزاره تقصیر من نیست
هانول: الانم سر به سرت گذاست؟
ات:......خیله خوب هانول دیگه اینکارو نمیکنم فقط باهام قهر نکن به غیر از تو دوست دیگه ای ندارم خودت که میدونی به غیر از تو دوست دیگهای ندارم تروخدا باهام قهر نکن
هانول: به شرط اینه تو هم سر به سر جیمین نزاری!
ات: باشه باشه دیگه سر به سرش نمیذارم
.
.
.
.
کلاس تموم شد و هرکی رفت خونه خودش.....منم ناهارم رو خوردم و درسام رو تا شب خوندم و بعدش زودتر گرفتم خوابیدم که صبح زود بتونم بیدار بشم.
.
.
.
بقیش برا پارت بعد💞
امیدوارم خوشتون اومده باشه
شرایط ۲۵ لایک ۴۰ کامنت
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین #سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات #تکپارتی
#جیمین #نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #تهیونگ #جونگکوک #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک #بی_تی_اس #تهکوک
۳۱.۶k
۲۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.