Korean war
PART SIX
میخواست حرف بزنه..به زور لب های خشکش رو از هم جدا کرد..اما هیچ انرژی ای برای حرف زدن نداشت با تلاش زیاد تونست چند تا کلمه رو بگه و از شانس خوبش دکتر لب خونی اش خوب بود و متوجه منظورش شد..
& دیشب چی شد؟ خب در واقع ژاپنی ها میخواستن با استفاده از نفوذی هاشون شبانه حمله کنن که به لطف سرو صداهای تو ، فرمانده توجه اش به سمت شما جلب شد و همه چی حل شد ، ژاپنی ها دستگیر شدن..و ما در امان هستیم..
پسرک لبخندی زد..دکتر یه لیوان آب برای پسرک ریخت و بهش کمک کردی کمی بشینیه تا بتونه آب رو بخوره..بعد چند دقیقه پسرک کم کم تونست حرف بزنه و با صدای آرومی گفت..
+ آدم چشم طوسی کیه؟
دکتر با سوال پسرک کمی تعجب کرد و خندید
& ایشون فرمانده کل ارتش..یا همون ژنرال کیم هستن..همونی که دیشب نجاتت داد وگرنه الان تو بهشت بودی
دکتر ضربه آرومی به بازوی پسرک زد و با لبخند گفت
& هنوز نیومده باعث شدی فرمانده ازت خوشش بیاد.فرمانده شجاعتت رو تحسین کرده.. خیلی ازت راضیه!
میخواست حرف بزنه..به زور لب های خشکش رو از هم جدا کرد..اما هیچ انرژی ای برای حرف زدن نداشت با تلاش زیاد تونست چند تا کلمه رو بگه و از شانس خوبش دکتر لب خونی اش خوب بود و متوجه منظورش شد..
& دیشب چی شد؟ خب در واقع ژاپنی ها میخواستن با استفاده از نفوذی هاشون شبانه حمله کنن که به لطف سرو صداهای تو ، فرمانده توجه اش به سمت شما جلب شد و همه چی حل شد ، ژاپنی ها دستگیر شدن..و ما در امان هستیم..
پسرک لبخندی زد..دکتر یه لیوان آب برای پسرک ریخت و بهش کمک کردی کمی بشینیه تا بتونه آب رو بخوره..بعد چند دقیقه پسرک کم کم تونست حرف بزنه و با صدای آرومی گفت..
+ آدم چشم طوسی کیه؟
دکتر با سوال پسرک کمی تعجب کرد و خندید
& ایشون فرمانده کل ارتش..یا همون ژنرال کیم هستن..همونی که دیشب نجاتت داد وگرنه الان تو بهشت بودی
دکتر ضربه آرومی به بازوی پسرک زد و با لبخند گفت
& هنوز نیومده باعث شدی فرمانده ازت خوشش بیاد.فرمانده شجاعتت رو تحسین کرده.. خیلی ازت راضیه!
۱.۱k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.