فیک کوک
فیک کوک
عشق خون آشامی
پارت اخر
صبح شد رفتن صبحانه خوردن ورفتن برای عروسی خرید کنن
فلش به چند روزپیش
کوک:ات دیگه وقتشه ازدواج کنیم
ات:من مشکلی ندارم هر وقت تو گفتی اوکی
پایان فلش بک
رفتن بیرون و کلی وسیله بزا عروسی خریدن تالار هم آماده بود
پرش به فردا صبح
ات رفت آرایش گاه بعد آرایش کوک اومد جلو در و ات رو برد عروسی به خوبی و خوشی به پایان رسید
ویو راوی
البته فکر نکنین یادم رفته عروسی خون آشامی بود و به عالمه دراکولا و هیولا بود اونجا فقط ات آدم بود. بله داستان این دو مرغ عشق هم به پایان رسید
عشق خون آشامی
پارت اخر
صبح شد رفتن صبحانه خوردن ورفتن برای عروسی خرید کنن
فلش به چند روزپیش
کوک:ات دیگه وقتشه ازدواج کنیم
ات:من مشکلی ندارم هر وقت تو گفتی اوکی
پایان فلش بک
رفتن بیرون و کلی وسیله بزا عروسی خریدن تالار هم آماده بود
پرش به فردا صبح
ات رفت آرایش گاه بعد آرایش کوک اومد جلو در و ات رو برد عروسی به خوبی و خوشی به پایان رسید
ویو راوی
البته فکر نکنین یادم رفته عروسی خون آشامی بود و به عالمه دراکولا و هیولا بود اونجا فقط ات آدم بود. بله داستان این دو مرغ عشق هم به پایان رسید
۲.۹k
۱۳ دی ۱۴۰۲