پارت۱۱
ادامه ویو جونکوک
ا.ت . مشترک مورد نظر در حال سو استفاده کردن از اینکه زورش ازم بیشتره
جونکوک . چی گفتی؟
ا.ت . اگه نشنیدی پس از دستش دادی
جونکوک . اینو تو گوشت فرو کن من هرچیزی که بخوام رو به دست میارم ولی هیچ وقت چیزی رو از دست نمیدم حالا هم شیطونی دیگه بسه بگیر بخواب من یکم کار دارم و لی نه خیلی تا تو بیدار شی منم برمیگردم تازه
ا.ت . باشه
جونکوک . یه برده نمیگه .باشه. میگه .چشم.(خیلی آروم اینو گفت و داشت با لبخند به ا.ت نگاه میکرد)
ا.ت . چشم (داره تو تخم چشمای جونکوک نگاه میکنه)
جونکوک . آفرین کوچولو (مو های ا.تو ناز کرد)
ا.ت . هی من کوچولو نیستم
جونکوک . هر جوری که نگاه میکنم خیلی کوچولویی خانم خانما
ا.ت . دیگه میخوام بخوابم شب به خیر🥱
جونکوک . الان روزه 🤭
ا.ت . هیییییی من یه سوتی دادم تو نباید به رم بیاری
جونکوک . 😉
از اتاق رفتم بیرون اجوما اومد جلوم بهم گفت
اجوما . سلام ارباب
جونکوک . سلام کاری داشتی(سرد)
اجوما . ارباب من دیشب حالم بد شد رفتم دکتر گفت که خیلی مریزم الآنم باید برم دکتر و تا یه مدت شاید زیاد شاید کم بستری بشم
جونکوک . باشه بورو (خواست بره که اجوما بهش گفت)
اجوما آخه یه چیز دیگه هم هست
جونکوک . چی
اجوما .
ا.ت . مشترک مورد نظر در حال سو استفاده کردن از اینکه زورش ازم بیشتره
جونکوک . چی گفتی؟
ا.ت . اگه نشنیدی پس از دستش دادی
جونکوک . اینو تو گوشت فرو کن من هرچیزی که بخوام رو به دست میارم ولی هیچ وقت چیزی رو از دست نمیدم حالا هم شیطونی دیگه بسه بگیر بخواب من یکم کار دارم و لی نه خیلی تا تو بیدار شی منم برمیگردم تازه
ا.ت . باشه
جونکوک . یه برده نمیگه .باشه. میگه .چشم.(خیلی آروم اینو گفت و داشت با لبخند به ا.ت نگاه میکرد)
ا.ت . چشم (داره تو تخم چشمای جونکوک نگاه میکنه)
جونکوک . آفرین کوچولو (مو های ا.تو ناز کرد)
ا.ت . هی من کوچولو نیستم
جونکوک . هر جوری که نگاه میکنم خیلی کوچولویی خانم خانما
ا.ت . دیگه میخوام بخوابم شب به خیر🥱
جونکوک . الان روزه 🤭
ا.ت . هیییییی من یه سوتی دادم تو نباید به رم بیاری
جونکوک . 😉
از اتاق رفتم بیرون اجوما اومد جلوم بهم گفت
اجوما . سلام ارباب
جونکوک . سلام کاری داشتی(سرد)
اجوما . ارباب من دیشب حالم بد شد رفتم دکتر گفت که خیلی مریزم الآنم باید برم دکتر و تا یه مدت شاید زیاد شاید کم بستری بشم
جونکوک . باشه بورو (خواست بره که اجوما بهش گفت)
اجوما آخه یه چیز دیگه هم هست
جونکوک . چی
اجوما .
۴.۸k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.