انتقالی پارت ۱۳

همه جا رو گشتم ولی پیداش نکردم که دیدم نشسته یه گوشه و سرش رو کرده لای پاش خیلی ناراحت شدم
-ا/ت ا/ت ببخشید من نمیدونستم
سرش رو اورد بالا چشماش اشکی بود خیلی ناراحت بود ولی بازم با این حال عذرخواهیم رو پذیرفت(نه میخوای نبخشه)
بلندش کردم و چسبوندمش به دیوار که ترسید نتونستم تحمل کنم و لبم رو گذاشتم روی لباش همراهی نکرد ازش جدا شدم گفتم نمیخوای همراهی کنی؟
+ راستش…..خب…..تو دوست دختر داری و کسی که اخر قلبش میشکنه منم پس بیا وانمود کنیم اتفاقی نیوفتاده ما میتونم باهم دوست باشیم
ا/ت اینو گفت و رفت دلم میخواست بهش بگم اون دوست دختر من نیست ولی نمیتونستم
زنگ خورد رفتم سر کلاس با قیافه ا/ت رو به رو شدم وقتی منو دید خجالت کشید و دیگه بهم نگاه نکرد
پرش زمانی
کلاس تموم شد همه میخواستیم بریم خونه وسیله هام رو جمع کردم داشتم میرفتم که….