زیبای من
پارت۹
که بعد پنج. ساعت لیا اومد وقتی دیدمش یه حس خیلی بدی بهم دست داد لیا اومد شوهرشم اومده بود شوهرش دوست جین بود
ات:سلام چطورین خوبین
لیا:اره آت ما خوبیم
ات:چی شده خوبین
جیمین:اره ما خوبیم ات تو بیا بشین اینجا آروم باش باشه
ات:با این رفتارتون دارین بیشتر بهم استرس میدیم
لیا:ات میخواییم یه چیزی بهت بگیم لطفا لطفا آروم باش باشه
ات:باشه بگین دیگه
جیمین:جین امروز پرواز داشت میدونی دیگه
ات:اره برای چی
جیمین:هواپیما به مشکل برخورده و سقوط کرده معلومم نیست کجا سقوط کرده
ات:یعنی چی پس جین چی
جیمین:هنوز معلوم نیست ات ولی به احتمال ۹۹درصد جین جین ...........مرده (سرشو میندازه آروم گریه میکنه)
ات:یعنی چی
لیا :ات چیزی نیست خوب هنوز معلوم نیست شاید اشتباه کرده باشن باشه(اشکاش آروم میریزن)
ات :یعنی چی یعنی چی سقوط کرده یعنی چی مرده یعنی چی چی میگین(داد)
لیا:ات آروم باش قربونت برم لطفا چیزی نیست میدونی که جین به همین راحتیا نمیمیره ات
ات:چی میگین جین کجاس اگه دارین شوخی میکنین اصلا این شوخی شوخی خوبی نیست لطفا (به حالت التماس میشینه روی زمین)
لیا:ات بلند شو عزیزم نه چرا باید همچین شوخی بکنینیم
ات:یعنی چی دارین دروغ میگین چی میگین بس کنین دارین مترسونینم لطفا لیا جیمین لطفا این شوخی مسخره رو تمومش کنین لطفاً تمومش کنین جین نمرده (داد)
لیا:ات آروم باش ات
بلند شدم به سمت پله ها رفتم همین جوری که میرفتم بالا یاد حرفهای صبح جین میوفتادم
جین:میدونی چقدر دوست دارم
با یاد این حرفش سرم گیج عجیبی رفت و دیگه یادم نیست چی شد
ویو لیا
با جیمین نشسته بودیم که یهو با صدای بدی فورا رفتیم سمت پله ها که با جسم بی جون ات مواجه شدیم
لیا:ات جیمین زنگ بزن به امبلانس ات آت(گریه)
امبلانس اومد ات بردیم واقعا براش ناراحت و نگران بودم ات بردن توی اتاق و دکتر اومد
دکتر:آقای پارک خانوم ات باید عمل بشن
جیمین:خوب مشکل چیه
دکتر:باید رضایت شوهرشون باشه
جیمین:یعنی چی
دکتر:لطفا سریع اقدام کنین
جیمین:شوهرش مرده
دکتر :پس رضایت خانوادشون
جیمین :مرت.یکه نمیبینی داره میمیره (داد)
دکتر:متاسفم
لیا:جیمین الان زنگ میزنم به باباش
جیمین:اره زود زنگ بزن
زنگ زدم بابای ات اومد و رضایت داد ات بردن اتاق عمل ات آوردن بیرون منتظر شدیم تا ات به هوش بیاد بعد دوساعت ات. به هوش اومد سریع رفتیم پیشش ولی تا به هوش اومد زد زیر گریه
ویو ات
.......
که بعد پنج. ساعت لیا اومد وقتی دیدمش یه حس خیلی بدی بهم دست داد لیا اومد شوهرشم اومده بود شوهرش دوست جین بود
ات:سلام چطورین خوبین
لیا:اره آت ما خوبیم
ات:چی شده خوبین
جیمین:اره ما خوبیم ات تو بیا بشین اینجا آروم باش باشه
ات:با این رفتارتون دارین بیشتر بهم استرس میدیم
لیا:ات میخواییم یه چیزی بهت بگیم لطفا لطفا آروم باش باشه
ات:باشه بگین دیگه
جیمین:جین امروز پرواز داشت میدونی دیگه
ات:اره برای چی
جیمین:هواپیما به مشکل برخورده و سقوط کرده معلومم نیست کجا سقوط کرده
ات:یعنی چی پس جین چی
جیمین:هنوز معلوم نیست ات ولی به احتمال ۹۹درصد جین جین ...........مرده (سرشو میندازه آروم گریه میکنه)
ات:یعنی چی
لیا :ات چیزی نیست خوب هنوز معلوم نیست شاید اشتباه کرده باشن باشه(اشکاش آروم میریزن)
ات :یعنی چی یعنی چی سقوط کرده یعنی چی مرده یعنی چی چی میگین(داد)
لیا:ات آروم باش قربونت برم لطفا چیزی نیست میدونی که جین به همین راحتیا نمیمیره ات
ات:چی میگین جین کجاس اگه دارین شوخی میکنین اصلا این شوخی شوخی خوبی نیست لطفا (به حالت التماس میشینه روی زمین)
لیا:ات بلند شو عزیزم نه چرا باید همچین شوخی بکنینیم
ات:یعنی چی دارین دروغ میگین چی میگین بس کنین دارین مترسونینم لطفا لیا جیمین لطفا این شوخی مسخره رو تمومش کنین لطفاً تمومش کنین جین نمرده (داد)
لیا:ات آروم باش ات
بلند شدم به سمت پله ها رفتم همین جوری که میرفتم بالا یاد حرفهای صبح جین میوفتادم
جین:میدونی چقدر دوست دارم
با یاد این حرفش سرم گیج عجیبی رفت و دیگه یادم نیست چی شد
ویو لیا
با جیمین نشسته بودیم که یهو با صدای بدی فورا رفتیم سمت پله ها که با جسم بی جون ات مواجه شدیم
لیا:ات جیمین زنگ بزن به امبلانس ات آت(گریه)
امبلانس اومد ات بردیم واقعا براش ناراحت و نگران بودم ات بردن توی اتاق و دکتر اومد
دکتر:آقای پارک خانوم ات باید عمل بشن
جیمین:خوب مشکل چیه
دکتر:باید رضایت شوهرشون باشه
جیمین:یعنی چی
دکتر:لطفا سریع اقدام کنین
جیمین:شوهرش مرده
دکتر :پس رضایت خانوادشون
جیمین :مرت.یکه نمیبینی داره میمیره (داد)
دکتر:متاسفم
لیا:جیمین الان زنگ میزنم به باباش
جیمین:اره زود زنگ بزن
زنگ زدم بابای ات اومد و رضایت داد ات بردن اتاق عمل ات آوردن بیرون منتظر شدیم تا ات به هوش بیاد بعد دوساعت ات. به هوش اومد سریع رفتیم پیشش ولی تا به هوش اومد زد زیر گریه
ویو ات
.......
۶.۲k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.