فیک ته ته فصل① پارت ¹⁵ ♡نفرت تا عشق ♡
خیلی وحشیه روانی:(
...........................................
ته ته: لباسمو پوشیدم رفتم پایین روی میز منتظر موندم تا قهوه درست کنه
لیزلی: بیا بخور
ته ته: خیلی ممنونم
لیزلی واقعا الان منو به چشم یه ادم بد میبینی؟
لیزلی: نه مگه چیکار کردی؟
ته ته: واقعا من دست خودم نبود متاسفم
لیزلی: لزومی نداره عذر خواهی کنه تو حال خودت نبودی ولی امیدوارم دیگه تکرار نشه
...... اخخخ.. دلم..
ته ته: خوبی درد داری
لیزلی: نمیدونم فکنم
ته ته: بیا این قرص رو بخور
لیزلی: تا خوردم آروم شدم.. تیهونگ
ته ته: جونم
لیزلی: بهتر نیست قرص زد بارداری بخورم؟
ته ته: نمیدونم هرجور راحتی:( من که هنوز نمیتونم تو چشمات نگاه کنم
لیزلی: باش هرچی هم بوده بین منو تو بوده بلند شدم و رفتم سمت صندلیش گفتم: ببین من بخشیدمت ولی اگه بخوای باز یادم بیاری حالم گرفته میشه
ته ته: باش عشقم اشکامو پاک کردم و پریدم بغلش
وای لیزلی ساعت چنده؟
لیزلی: شتتتتت بدو سری من برم لباسمو بپوشم
لباسمو خواستم بپوشم که تیهونگ میخ نگام میکرد
گفتم: چتهه برو بیرون
ته ته: وا چرا اینجوری میکنی من که لخت تو رو دیدم
لیزلی: وای آب شدمم رو زمین
ته ته: خیلیم سفیدی
لیزلی: بسه دیگه ببند در طویله روووو
ته ته: وای دختر چه زبونی داریی
لیزلی: 😒 خفه
ته ته: باید برم حاضر جوابی یاد بگیرم بخدااا
برای پارت های بعدی......
۲۰لایک💜
۳۰کامنت✨
۳فالو 🐾
ببخشید بچها پارت کم بود ولی خدایی پارت های که میسازم زیاده😎✨
...........................................
ته ته: لباسمو پوشیدم رفتم پایین روی میز منتظر موندم تا قهوه درست کنه
لیزلی: بیا بخور
ته ته: خیلی ممنونم
لیزلی واقعا الان منو به چشم یه ادم بد میبینی؟
لیزلی: نه مگه چیکار کردی؟
ته ته: واقعا من دست خودم نبود متاسفم
لیزلی: لزومی نداره عذر خواهی کنه تو حال خودت نبودی ولی امیدوارم دیگه تکرار نشه
...... اخخخ.. دلم..
ته ته: خوبی درد داری
لیزلی: نمیدونم فکنم
ته ته: بیا این قرص رو بخور
لیزلی: تا خوردم آروم شدم.. تیهونگ
ته ته: جونم
لیزلی: بهتر نیست قرص زد بارداری بخورم؟
ته ته: نمیدونم هرجور راحتی:( من که هنوز نمیتونم تو چشمات نگاه کنم
لیزلی: باش هرچی هم بوده بین منو تو بوده بلند شدم و رفتم سمت صندلیش گفتم: ببین من بخشیدمت ولی اگه بخوای باز یادم بیاری حالم گرفته میشه
ته ته: باش عشقم اشکامو پاک کردم و پریدم بغلش
وای لیزلی ساعت چنده؟
لیزلی: شتتتتت بدو سری من برم لباسمو بپوشم
لباسمو خواستم بپوشم که تیهونگ میخ نگام میکرد
گفتم: چتهه برو بیرون
ته ته: وا چرا اینجوری میکنی من که لخت تو رو دیدم
لیزلی: وای آب شدمم رو زمین
ته ته: خیلیم سفیدی
لیزلی: بسه دیگه ببند در طویله روووو
ته ته: وای دختر چه زبونی داریی
لیزلی: 😒 خفه
ته ته: باید برم حاضر جوابی یاد بگیرم بخدااا
برای پارت های بعدی......
۲۰لایک💜
۳۰کامنت✨
۳فالو 🐾
ببخشید بچها پارت کم بود ولی خدایی پارت های که میسازم زیاده😎✨
۶۳.۹k
۲۲ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.