داستان زندگی هینورامی قسمت ۱ (آقا داستان واقعا سمه😂🤣
هینورامی خواهر کوچیکه گیو تومیوکاست که توی خونه ی جدا زندگی میکنه..یه روز هینورامی میره پیش یکی از اهالی شهر برای پیدا کردن کار،همون موقع موزان میاد و همه رو بجز هینورامی می کشه(این تیکه رو نمی خوام بگم😅🤣این چه سمیه؟)چون از هینورامی خوشش میاد🤣،بعد هینورامی فرار می کنه سمت خونه ی یکی از مهربون ترین خانواده های کوهستان،خانواده تانجیرو...ازشون کمک خواست و اونا هم با معرفت بودن و کمکش کردن،چند ساعت بعد موزان میاد همه رو جر میده🥲..بعد نزوکو روکوتا(کوچک ترین بچه) رو برمیداره تا فرار کنه ولی موزان روکوتا رو می کشه...وقتی که می خواد بره نزوکو رو هم بکشه هینورامی التماسش می کنه که کاری با اون نداشته باشه..موزان راه بهتری به ذهنش می رسه و نزوکو رو شیطان می کنه..بعد مثل گاو میره😂هینورامی میدونه که یکی از این خانواده زندست یعنی تانجیرو..بعد می ترسه که وقتی تانجیرو بیاد اون رو مقصر بدونه پس میره پشت چند تا درخت قایم میشه...وقتی تانجیرو میاد می دوئه سمت نزوکو و خانوادش که مردن رو میبینه..نزوکو رو کول می کنه و به راه می افته،همون موقع گیو میاد و هینورامی بهش میگه که نزوکو شیطان شده و هر لحظه ممکنه حمله کنه..دیگه بعد از اینکه گیو میره اونجا رو میدونید😐وقتی گیو برمی گرده پیشه هینورامی ازش می پرسه که چه اتفاقی افتاد؟هینورامی هم تعریف میکنه..گیو بهش میگه اگه شیطان کش بودی می تونستی ازشون محافظت کنی..خودم تعلیمت می دم...
پایان قسمت اول سم ما😂😂
پایان قسمت اول سم ما😂😂
۶.۰k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.