تصادف عشق p7

رفتم سمت خونه پدرم و همه چیزو براشون تعریف کردم
پ.ت: مردک عوضی چطور همچین کاری کرده؟(داد)
م.ت: ا.ت تو باید ازش طلاق بگیری نمیتونم بزارم دخترم با همچین آدمی ازدواج کنه
+نمی‌دونم مامان من الان نمیتونم به هیچی فکر کنم
پ.ت: خودم با دستای خودم میکشمش
+بااجازه من میرم یکم استراحت کنم
م.ت: باشه دخترم
در اتاقم و که بستم پشت در نشستم و زانوهام و بغل کردم و گریه میکردم .
چرا اینجوری شد؟ چی براش کم گذاشتم؟چی؟
داشتم تو افکار خودم زجه میزدم که گوشیم زنگ خورد سوهی بود
& کجایی روانی
+سوهییی( جمله هاش با گریه هست)
&چته چیشده
+کوکککک
& باز چه غلطی خورده ( هوییییی درست حرف بزن بی تر ادب)
+توبار داشت یکیو میبوسیدددد
& چییییییی
+(گریه)
&چقد بهت گفتم نباید باهاش آشتی کنی ها؟.
&الان کجاییی
+خونه بابامم
&همین الان میام پیشت، دختراهم بیارم
+اره بیاین شب پیشم بمونین
&باشه فعلا
+فعلا
گوشی قطع کردم رفتم تو اینه به خودم نگاه کردم شبیه مرده ها بودم یه لبخند تلخ زدم. تصمیممو گرفته بودم….
صدای زنگ خونه شد، بدو بدو رفتم در و باز کردم
+هانااااا(ذوق)
@ مشنگ کوچولوووو
& چطوری کره گاو
+خوبم کره بز
٪ باید عالی باشیییی
+ بیاین تو
رفتیم تو اتاقم و همه چیزو براشون گفتم
٪ مردک …
@ آرامش خودت حفظ کن
٪نمیشه یارو خیلی..
& هوی عفت کلام داشته باشههه
+همچین می‌گی انگار خودت خیلی باادبییی
& راست می‌گی نیستممم
(همه خنده)
که به گوشی هانا یه پیام میاد و با دیدنش خندش محو میشه
+کیه؟
@ خودت چی فکر میکنی
٪ (گوشی هانا و میگیره)مردک عوضی «این و نزنم؟؟»
+ د بگو کیه
٪…
+ حرف می‌زنی یا نه ؟
٪ شوهرت
+بده من ببینم
متن پیام
(مکالمه ا.ت با کوک تو گوشی هانا)
-هانا ا.ت پیش توعه اره؟. میدونم که هست ببین اون جور که فکر می‌کنین نیست راست میگم من مست بودم من ..من عاشق ا.ت ام
+ ا.تم اگه عاشقم بودی خیانت نمیکردی
+به وکیلم میگم برگه های طلاق و برات بفرسته باید امضاشون کنی
-چی می‌گیرد من همچین کاری نمیکنم
+ به درک.منم قرار نیست بیام پیشت
-ا.ت برگرد
+نوچ




خوشتون اومد؟ مجبورید خوشتون بیاد سیسی های گلم به خاطر روز دختر سه پارت و براتون میزارممم🫶🏻🥲