pretty savage part 6

* فراد صبح *

اَلِکس ( ریئس مافیایی که دشمن شرکت اسلحه سازی آقای کیم هست )

منشی : قربان میتونم بیام تو ؟

الکس : بیا

منشی : قربان ، امروز دو عضو جدید داریم که میخوان به باند ملحق شن

الکس : خیلی خوب میان ببینمشون ( سیگار توی دستشو به جا سیگاری فشار داد و به سالن بزرگ رفت )

بادیگارد : قربان ، اعضای جدید اینجا هستن
الکس : بگو بیان
بادیگارد : بله قربان

الکس : خب خب یه پسر و دختر جوان ... هدفتون ؟

جنی : ما اومدیم تا به باند شما ملحق شیم چون می‌خواستیم از آقای کیم ریئس شرکت اسلحه سازی انتقام بگیریم

الکس : انتقام چی ؟
ته : خب اونها پدر و مادرمون و از شرکت اخراج کردن اونها هم دیگه نمیتونستن خرج ما رو بدن و ما تو سختی بزرگ شدیم ...

الکس : خب اول باید مطمئن شم میخواید عضو شید
حاضرین ؟

جنی و ته : بله

الکس : منشی ! ببرشون به اتاق مخصوص زیر زمین

منشی : بله قربان

* جنی ویو *
خب تا اینجا نقشه خوب پیش رفت دیروز روی داستانی که قراره بهشون بگیم خوب کار کردیم کار ته هم خوب بود به نظر میاد باور کردن
اما دستور داد تا ما رو به اتاق مخصوص ببرن ، خب من یه خلافکارم و خوب میدونم وقتی میخوای عضو جدید یه باند بشی باید تاوان سختی... به زودی قراره بریم به اتاق شکنجه

ته : اینجا دیگه کجاست ؟ چرا ما رو اینجا اوردینننن!؟

جنی طوری که فقط ته بشنوه : ساکت باش ، این عادیه یعنی حرف هامون و باور کرده و قراره یک تا دو روز شکنجه و زندانی بشیم تا بهش ثابت کنیم وفا داریم ....

ته : چی ، شکنجه؟

جنی : آره...



لایک / کامنت
هر چی بیشتر پارت های جدید سریع تر 😁