ازدواج قرار دادی ۳۴
از تو اتاقم اومدم بیرون و یدفعه ای حرف های ات و جیمین رو شنیدم که ات داشت در مورد یه مرده حرف می زد و می گفت یه مرده کراشی هم توش هست
که خیلی جذاب و خوشگله خیلی ازش خوشم اومده به طرزه عجیب و غریبی باحاله
راوی:
جیمین رفت پیشه جین و ات که گرم صحبت بودن و یکدفعه ای گفت:
در مورد کدوم مرد دارید حرف می زنید؟
ات که هل شده بود به جیمین نگاهی کرد و گفت:
در مورد یه مرده که تو سریالیه که من دارم می بینم
جیمین با لحن سرد گفت:
آها پس اون مرد خیلی کراشه و جذابه و خوشگله و به طرز عجیب غریبی باحاله!
ات:
آره همین طوره،تازه خیلی ام با آرامش و خونسردی حرف می زنه و قدشم بلنده و شونه های بزرگی داره
جیمین وقتی حرفه ات رو شنیده اخمی کرد و گفت:
حالا اسمه این سریاله که میگی چی هس؟
ات:
اسمش بدون خونه
جیمین:
آها،خب جین بیا من کارت دارم
#جیمین
#فیک
این داستان ادامه دارد...💜
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.