فیک توکیو ریونجرز پارت 10

باز آمدم با پارت بعدي

نرو : خب اینجوری انگار داریم با جون کن قمار ميکنيم. *داد*
*همه برگشتن به ما نگا کردن *
یورو : کن؟
نرو : دراکن
یوری: اژدها؟
نرو : آره همون .
یورو : آخه مگه نمیگی تاکه نزاشت دراکن بمیره .
نرو : آره
یوری : په چته ؟
نرو : خو احم...
مایکی : شما فال گوش وایسادید ؟💢
نرو و یورو و یوری : *برگشتن و نگاه کردن به بقیه *
نرو : عه داشتن گوش میدادن . ریدم . این بد است .
یورو : خودت جمعش کن به ما چه.
نرو : ها؟
یوری : تو گفتی بیایم.
نرو : الان اوسانای میاد اینجا اون موقع ما هم سوسکی در میریم .
یورو : اوسانای!؟
نرو : مبیوس
یورو : اوک .
یوری : حالا این مبیوس چی چی هست .
مایکی : هوی با شمام اینجا چه غلطی میکنین .
نرو : ...
یورو : ...
یوری: ...
همه :‌...
(اسلاید ۲ استایل نرو )
نرو : مجدد تسلیمم .
مایکی : چرا هی می...
اوسانای اومد و همون حرفای داخل انیمه رو زد
نرو برگشت سمت یورو و یوری گفت .
نرو : خب بیاید کمک او...
دراکن : پاه چیکار میکنی ؟
ویو نرو: برگشتم دیدم بله پاه به اوسانای چاغو زد.
یورو : مجدد ریدی .
یوری : جلوی اینو میخواستی بگیری؟
نرو : آره .
یورو : عالی بود .
نرو : همه فرار کنید *داد*
دراکن : برا چی ؟
نرو : پليس
پاه چین اونجا موند و دراکن مایکی رو برداشت و در رفتن و خلاصه زدیم بیرون . دراکن با مایکی بحث میکردن که یه صدا اومد و تاکه میتچی بیهوش شد .
نرو : بیا اینم غش کرد .
سریع بلندش کردیم و دوباره الفرار.تاکه رو گذاشتن بیمارستان و بعد چند روز رفتیم دم خونه ی تاکه و با صحنه ی وسایل پرنده مواجه شدیم .
یوری : آخر دنیاست . خوشحال شدم با شما لحظات آخر زندگیمو میگذرونم .
یورو : پار باری رد داد .
نرو : همیشه همینه جایه تعجب نداره .
ناگهان تاکه میچی داد زد و بعد کلی دعوا ...
مایکی : تاکه میتچی رو موهات ...
همون اتفاقاتی که میدونید افتاد و همه رفتن . خلاصه که عصر پسرا داشتن فوتبال بازی میکردن تا اینکا اما چان آوند و به درکن گفت.
اما: ...

پایان این پارت .
بای .
پارت بعدو امشب بزارم یا بعدا؟