پارت شش خرگوش من
ات ویو
بیدار شدم کارای لازم رو کردم دیدم یه نامه روی میزه
نوشته: سلام عزیزم شب ساعت ۸ بیا به این ادرس یه لباس مجلسی بپوش چون... ارطرف کوک
ات. چرا سه تا نقطه گذاشته مگه امروز چه روزیه ولش کن بابااا بزار باد بیاد باباااا
ربت غذا خورد
دیدم ساعت شیشه
ات جیغغغغغغغغ الان چه گوهی بخورمممم دیر شد (خواهر سه ساعت مونده🗿)
ات ویو
رفتم حمام دیدم ساعت هفته رفتم لباس پوشیدم ارایش کردم ساعت هفت و چهل دیقه شد
زود ماشینو روشن کردم رفتم دیدم یه باغه
ات. کوک؟؟
کوک محو ات
ات هوی کوکککک کجاییی
کوک خیلی خوشگل شدی پرنسس
ات ممنون همچنین
کوک دست اتو گرفت و بردش وسط باغ
کوک. ه من افتخار رقص میدی پرنسس
ات با کمال میل
کوک و ات رقصید تا اژنکه وسط رقص اهنگ قطع شد
کوک جلوی ات زانو زد
کوک میشه برای فصل زندگی جدیدم با تو باشه
ات بلهههه
کوک ات بو.. سید بعد پنج دیقه
ات زیادیت نشه
کوک تازه کم بود
ات کوک یه سوال
کوک جانم
ات چرا باهام سرد بودی توی خونه؟؟ هااا نزار بکشمتتتت
کوک نفس بگیر ات خب باید نقش بازی میکردم
ات خب باعث شد من تا صبح گریه کنم
کوک ببخشید ات اذیتت کردم
ات اشکال ندا یهو دهنش وا موند
کوک اها میخاستم دوستمو معرفی کنم کیم تهیونگ
ات تهیونگگگگگگ پرید بغلش
کوک جانننننننن عصبی
ات اروم باش کوک این داداشمه
کوک اها پش گفتم چقد سلیقه ت رو ببلده
ته. جونگ کوک شی مواضب خودت باش اعصبانیش نکنی ها
کوک واسچی
ته مدال کشوری تکواندو داره ممکنه بری اون دنیا
کوک فاخهههه
کوک چشاتو ببند ات
ات واسچی
کوک گفتم ببند
ات یاشه
کوک باز کن چشای خوشگلتو
ات وایییی مممنونننن
هدیه رو باز کرد دید لباس مورد علاقه اشه
ات تهیونگا دیدی لباسی که نمیزاشتی بگیرم رو کوک برام گرفت
کوک با کلی اصرار
ات ممنونم کوکی
کوک خواهش
ته اینم هدیه من
ات واییی مممممنوننن
یه گردنبند طلا بهش داده
کوک خب معلومه خانم گشنشه بریم غذا
ات با این لباس؟؟
کوک همینجا هست خانم خانما رستوران نوموخاد
ات چرا موخاد
کوک نه بابا
ات اره مامان
رفتن نشستن در حال خوردن
ته خبببب من منتظرم که دایی شم
ات یهو اب پرید تو گلوش
کوک نفس بگیررررر
ات نچچچچ تا سه سال اول بچه بی بچه
کوک من گه مشکل ندارم مشکل اته
ات ای خدا دوتا منگل منحرف پیش مننن اخه چراا خدا به کدامین گناه
کوک خندش گرفت
ته هم از خنده پاره شد
شش سال بعد
ات ویو
الان با کوک یه یچه سه ساله داریم
ات بگو اوما
کوک بگو اوپا
ات اوما
کوک اوپا
ات اوماااا
کوک اوپااااااا
جیا(بچشونه)
جیا او. او اوما. او او. اوپا. اوما اوپا
ات و کوک جانننننننننننننننن
کوک اتو بو.. سید
ات جلو بچه
کوک اره
ووووو زندگی خوبی داشتند
پایان خوش💜
بیدار شدم کارای لازم رو کردم دیدم یه نامه روی میزه
نوشته: سلام عزیزم شب ساعت ۸ بیا به این ادرس یه لباس مجلسی بپوش چون... ارطرف کوک
ات. چرا سه تا نقطه گذاشته مگه امروز چه روزیه ولش کن بابااا بزار باد بیاد باباااا
ربت غذا خورد
دیدم ساعت شیشه
ات جیغغغغغغغغ الان چه گوهی بخورمممم دیر شد (خواهر سه ساعت مونده🗿)
ات ویو
رفتم حمام دیدم ساعت هفته رفتم لباس پوشیدم ارایش کردم ساعت هفت و چهل دیقه شد
زود ماشینو روشن کردم رفتم دیدم یه باغه
ات. کوک؟؟
کوک محو ات
ات هوی کوکککک کجاییی
کوک خیلی خوشگل شدی پرنسس
ات ممنون همچنین
کوک دست اتو گرفت و بردش وسط باغ
کوک. ه من افتخار رقص میدی پرنسس
ات با کمال میل
کوک و ات رقصید تا اژنکه وسط رقص اهنگ قطع شد
کوک جلوی ات زانو زد
کوک میشه برای فصل زندگی جدیدم با تو باشه
ات بلهههه
کوک ات بو.. سید بعد پنج دیقه
ات زیادیت نشه
کوک تازه کم بود
ات کوک یه سوال
کوک جانم
ات چرا باهام سرد بودی توی خونه؟؟ هااا نزار بکشمتتتت
کوک نفس بگیر ات خب باید نقش بازی میکردم
ات خب باعث شد من تا صبح گریه کنم
کوک ببخشید ات اذیتت کردم
ات اشکال ندا یهو دهنش وا موند
کوک اها میخاستم دوستمو معرفی کنم کیم تهیونگ
ات تهیونگگگگگگ پرید بغلش
کوک جانننننننن عصبی
ات اروم باش کوک این داداشمه
کوک اها پش گفتم چقد سلیقه ت رو ببلده
ته. جونگ کوک شی مواضب خودت باش اعصبانیش نکنی ها
کوک واسچی
ته مدال کشوری تکواندو داره ممکنه بری اون دنیا
کوک فاخهههه
کوک چشاتو ببند ات
ات واسچی
کوک گفتم ببند
ات یاشه
کوک باز کن چشای خوشگلتو
ات وایییی مممنونننن
هدیه رو باز کرد دید لباس مورد علاقه اشه
ات تهیونگا دیدی لباسی که نمیزاشتی بگیرم رو کوک برام گرفت
کوک با کلی اصرار
ات ممنونم کوکی
کوک خواهش
ته اینم هدیه من
ات واییی مممممنوننن
یه گردنبند طلا بهش داده
کوک خب معلومه خانم گشنشه بریم غذا
ات با این لباس؟؟
کوک همینجا هست خانم خانما رستوران نوموخاد
ات چرا موخاد
کوک نه بابا
ات اره مامان
رفتن نشستن در حال خوردن
ته خبببب من منتظرم که دایی شم
ات یهو اب پرید تو گلوش
کوک نفس بگیررررر
ات نچچچچ تا سه سال اول بچه بی بچه
کوک من گه مشکل ندارم مشکل اته
ات ای خدا دوتا منگل منحرف پیش مننن اخه چراا خدا به کدامین گناه
کوک خندش گرفت
ته هم از خنده پاره شد
شش سال بعد
ات ویو
الان با کوک یه یچه سه ساله داریم
ات بگو اوما
کوک بگو اوپا
ات اوما
کوک اوپا
ات اوماااا
کوک اوپااااااا
جیا(بچشونه)
جیا او. او اوما. او او. اوپا. اوما اوپا
ات و کوک جانننننننننننننننن
کوک اتو بو.. سید
ات جلو بچه
کوک اره
ووووو زندگی خوبی داشتند
پایان خوش💜
۱۲.۳k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.