پارت۲
جی هوپ ویو
داشتم اون آدمو شکنجه میکردم
که دیدم یه دختر لایه در داره نگاه میکنه
سریع به بادیگارد هام گفتم بگرینش
وقتی اوردنش انداختنش جلوی
پام بهش گفتم سرشو بیاره بالا وقتی سرشو اورد بالا با دیدن صورتش خشکم زد
اون ات بود
ات:جی هوپ این کارا چیه چرا اینجایی چرا داری این آدمو شکنجه میکنی
جی هوپ:تو اینجا چیکار میکنی چطور اینجا رو پیدا کردی
ات: یکی بهم پیام داد و گفت بیام به این آدرس
جی هوپ:ات گوشیتو بده
ات:نمی دم میخوای چیکار
جی هوپ:گفتم گوشیتو بده (با داد)
ات:بیا اینم گوشیم
جی هوپ :ببرینش امارت و توی یه اتاق زندانیش کنین
ات:یعنی چی ولم کنین گفتم ولم کنین
ات ویو
اونا منو بردن و چشمامو بستن بعد با ماشین رفتیم سمت امارت پیادم کردن
وبردنم توی اتاقو درو قفل کردن
ات:درو باز کنین
آهای با شمام درو باز کنین
کمک کسی اینجا نیست
خواهش میکنم این درو باز کنین
هزارتا سوال توی ذهنم بود زندگیم کی اینطوری شد
چرا جی هوپ این کارو میکنه
داشتم فکر میکردم که در باز شد جی هوپ بود
جی هوپ :ات عزیزم نمی خوای بغلم کنی
ات:چطور میتونی جوری رفتار کنی که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده
ولم کن بزار برم به کسی چیزی نمی گم
از زندگیت میرم فقط ولم کن (با گریه )
جی هوپ :ات گریه نکن من تورو دوست دارم بهت آسیب نمی زنم
هیچوقتم فکر اینو نکن که بخوای از زندگیم بری
من بخواطر تو دنیا رو آتیش میزنم
حالا هم استراحت کن برای امشب آماده شو
ات:امشب چه خبره
جی هوپ :خودت میفهمی
اینو گفتو رفت درم قفل کرد
ات ویو
رفتم روی تخت دراز کشیدم که یهو حالم بد شد سریع رفتم سمت دستشویی وبالا اوردم
جی هوپ ویو
توی اتاق کارم نشسته بودم که از اتاق صدا اومد
سریع رفتم درو باز کردم که دیدم داره بالا میاره
جی هوپ:ات خوبی
ات:خوبم تازگیا زیاد اینطوری میشم
جی هوپ : فردا میریم دکتر حالا استراحت کن
ات: باشه
اینو گفتو رفت
داشتم اون آدمو شکنجه میکردم
که دیدم یه دختر لایه در داره نگاه میکنه
سریع به بادیگارد هام گفتم بگرینش
وقتی اوردنش انداختنش جلوی
پام بهش گفتم سرشو بیاره بالا وقتی سرشو اورد بالا با دیدن صورتش خشکم زد
اون ات بود
ات:جی هوپ این کارا چیه چرا اینجایی چرا داری این آدمو شکنجه میکنی
جی هوپ:تو اینجا چیکار میکنی چطور اینجا رو پیدا کردی
ات: یکی بهم پیام داد و گفت بیام به این آدرس
جی هوپ:ات گوشیتو بده
ات:نمی دم میخوای چیکار
جی هوپ:گفتم گوشیتو بده (با داد)
ات:بیا اینم گوشیم
جی هوپ :ببرینش امارت و توی یه اتاق زندانیش کنین
ات:یعنی چی ولم کنین گفتم ولم کنین
ات ویو
اونا منو بردن و چشمامو بستن بعد با ماشین رفتیم سمت امارت پیادم کردن
وبردنم توی اتاقو درو قفل کردن
ات:درو باز کنین
آهای با شمام درو باز کنین
کمک کسی اینجا نیست
خواهش میکنم این درو باز کنین
هزارتا سوال توی ذهنم بود زندگیم کی اینطوری شد
چرا جی هوپ این کارو میکنه
داشتم فکر میکردم که در باز شد جی هوپ بود
جی هوپ :ات عزیزم نمی خوای بغلم کنی
ات:چطور میتونی جوری رفتار کنی که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده
ولم کن بزار برم به کسی چیزی نمی گم
از زندگیت میرم فقط ولم کن (با گریه )
جی هوپ :ات گریه نکن من تورو دوست دارم بهت آسیب نمی زنم
هیچوقتم فکر اینو نکن که بخوای از زندگیم بری
من بخواطر تو دنیا رو آتیش میزنم
حالا هم استراحت کن برای امشب آماده شو
ات:امشب چه خبره
جی هوپ :خودت میفهمی
اینو گفتو رفت درم قفل کرد
ات ویو
رفتم روی تخت دراز کشیدم که یهو حالم بد شد سریع رفتم سمت دستشویی وبالا اوردم
جی هوپ ویو
توی اتاق کارم نشسته بودم که از اتاق صدا اومد
سریع رفتم درو باز کردم که دیدم داره بالا میاره
جی هوپ:ات خوبی
ات:خوبم تازگیا زیاد اینطوری میشم
جی هوپ : فردا میریم دکتر حالا استراحت کن
ات: باشه
اینو گفتو رفت
۳۵.۰k
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.